Results for romeo translation from English to Persian

romeo
رومئو

romeo .
شوخيها .

alfa romeo .
آلفا رومئو .

romeo miller
رومئو میلر

here comes romeo .
رومئو مياد اينجا .

good morrow , romeo .
روز بخير رومئو .

romeo , doff thy name; .
رومئو اسم تو عاشق است .

romeo is it tis he .
رومئو اينه خودشه .

romeo spoke him fair , .
رومئو با اون صحبت کنيد .

why , romeo , art thou mad .
چرا رومو ديوانه هنر بود .

let romeo hence in haste .
بذار رومئو عجله کنه .

romeo slew him . he slew mercutio .
رومئو اونو کشت اون مرکيوتيو را کشت .

youd like an alfa romeo much better .
مطمئنم از يک آلفا رومئو بيشتر خوشت ميياد .

art thou not romeo , and a montague .
هنر تو نيست رومئو و يک مونتاگو .

our romeo hath not seen his bed tonight .
رومئو ما امشب در بستر ديده خواهد شد .

now art thou sociable . now art thou romeo .
حالا کار اجتماعي توست الان نوبت توست .

his name is romeo , and hes a montague , .
اسمش رومئو است .

love , the tights , hair . romeo and juliet .
عشق و لباس تنگ و موي سر و رومئو و ژوليت .

nay , gentle romeo , we must have you dance .
مخالفيم رومئو ي مهربان ما بايد با تو برقصيم .

.shall romeo by my letters know our drift .
با يک نامه به رومئو خبر ميدهم .