Results for rooster translation from English to Persian

rooster
خروس

rooster .
آدم ستيزه جو .

sw: and the rooster?
س: خروس ؟

im a rooster illusion .
تو تنهايي و اونا .

im a rooster illusion. .
من يک خروس فريب خورده هستم .

lf a rooster lays an egg .
اگه يک خروس روي يک تخم بشينه .

what did you do to my rooster .
با خروس من چي کار کردي .

or the recorded crowing of a rooster?
يا آواز ضبط شده ي يك خروس رو؟

how old are you she is year of the rooster .
چند سالته اون متولد سال خروسه .

then you�ll swallow rooster�s . you broke his nose .
بعد بايد مال روستر را قورت بدي تو دماغش را شکوندي .

well , you know , i got attacked by a rooster . so , you know .
خب ، ميدوني ، يک خروس بهم حمله کرد ، خب ، ميدوني که .

and on weekends he likes to put on the boards, throw up rooster tails.
و در آخرهفته ها او دوست دارد به اسکی روی آب برود و با سرعت برود جوری که آبها به هوا پرت شوند

the company's name derives from the gallic rooster, a national symbol of france.
نام و نشان این شرکت از خروس گالیک، نشان ملی فرانسه گرفته شده است.

in the early 20th century, the traditional symbol of the democratic party in midwestern states such as indiana, kentucky, oklahoma and ohio was the rooster, as opposed to the republican eagle.
در اوائل قرن بیستم در ایالت‌های منطقه شمال مرکزی (باختر میانه) همچون ایندیانا، کنتاکی، اکلاهما و اوهایو نشان سنتی و قدیمی حزب دموکرات خروس بود (به عنوان مخالفت با عقاب جمهوری).

people under the signs of the tiger, rooster, horse, goat, rabbit and pig like to be friends with the dragon, as they admire the dragon's beautiful bearing and strength.
همچنین بسیاری از زادگان سال اژدها معمولاً افرادی کاریزماتیک و دارای توانایی‌های بسیارند و می‌توانند به مخترع، فیلسوف، دانشمند، هنرپیشه، وکیل، سیاستمدار و مدیر بزرگی تبدیل شوند.

and im not speaking about the kind with roosters .
و من نميخوام درباره نوع اون جوجه خروسها حرف بزنم .