Results for sensitive translation from English to Persian

case sensitive
& حساس به حالت‌

so sensitive .
خيلي حساسم .

_case sensitive
_حساس به کوچک و بزرگی حروف

case sensitive sort
مرتب‌سازی حساس به حالت

light sensitive .
با حساسيت نوري .

c_ase sensitive
_حساس به بزرگی و کوچکی حروف

case sensitive search
جستجوی & حساس به حالت‌

hes a sensitive boy .
اون پسر حساسيه .

case-sensitive searching
جستجوی حساس به حالت

shes a little sensitive .
اون يک كم حساسه .

toggle case sensitive search
تغییر حالت به جستجو به شکل حساس به بزرگی و کوچکی حروف

case-sensitive tags and attributes
خصیصه‌ها و برچسبهای حساس به حالت‌

true for a case sensitive search
‏«درست» برای جستجوی حساس به کوچکی و بزرگی حروف

are more sensitive for a transformation .
نسبت به جابجايي حساس تر هست .

stop it . yours are too sensitive .
تو گوشهايت خيلي تيز است .

now, there's a sensitive man.
اين هم يه مرد احساساتي

a creature so sensitive to water .
موجودي بسيار حساس به آب .

“it is a sensitive area,” she said.
او می‌گوید: "اینجا محیط حساسیت‌برانگیزی است.

be sensitive to people's emotions.
به عواطف و احساسات ديگران هم حساس باشه

a sensitive girl who meets a nice guy .
يه دختر حساس كه يک بابايي را ميبينه .