Results for set out translation from English to Persian

set out!
حاضر

i set out calmly .
با آرامش رانندگي ميکردم .

we set out to do this.
ما استارت کار را زدیم.

l had set out to save the city .
من اومده بودم كه شهرو نجات بدم .

then he set out on another expedition
(باز) از اسباب مهمّی (که در اختیار داشت) استفاده کرد...

the cavalry is ready to set out.
سربازان آماده حرکت هستند

so that's what we set out to do.
پس این کاری بود که شروع کردیم

he set out (westwards) on an expedition,
او از این اسباب، (پیروی و استفاده) کرد...

we set out from rivendell with seven companions .
ما با هفت يار از ريوندل . راه افتاديم .

since i have accomplished what i set out to do,
چون کاري رو که ميخواستم , انجام داده ام

l got some cold meat set out , might interest you .
يه تيكه گوشت تر و تازه دارم ، شايد برات جالب باشه .

im going to finish what maitland set out to do .
من دارم كاري كه ميتلند ميخواست انجام بده ، را تمام ميكنم .

your heart had set out to marry prince ratan singh .
قلب تو آماده شده براي ازدواج باراتان سينگ .

once the swords have arrived, we will set out on our expedition.
.به محض اينكه شمشيرها برسند ما اونارو در هيئت نظامي به نمايش خواهيم گذاشت

and, if he is not capable, then he must set out for afghanistan.
این روابط نزدیک، در دیدگاه آنها در مسایل داخلی افغانستان نیز تاثیر داشت.

and the old owners even left us a brand new swing set out back .
و مالک هم حتي يک تاپ خوب برامون تو حياط پشتي گذاشته .

perhaps you should return now and one of us set out in your place .
شايد بهتره که برگردي و . يكي از ما بجاي تو ادامه بده .

but our supply group that set out early for the battlefront has been ambushed.
اما گروه تدارکاتيي که ما براي خط مقدم درنظر گرفته بوديم ، گرفتار کمين دشمن شدند

they set out early in the morning, thinking they had the power to prevent.
(آری) آنها صبحگاهان تصمیم داشتند که با قدرت از مستمندان جلوگیری کنند.

thinking that he was from corinth, he set out toward thebes to avoid this fate.
پیشگویان به لایوس گفتند که توسط پسری که از یوکاسته خواهد داشت، کشته خواهد شد.