Results for shade the circles of your corresp... translation from English to Persian

welcome to the circle of trust.
قرار بود به هم اعتماد کنيم

the kingdom of the blindshrank to the circle of an am radio .
قلمرو نابينا دور يک راديو در صبح حلقه بزنيم .

you will be compensated . help us complete the circle of love . .
جايزتان را ميگيريد . به ما کمک کنيد . در کامل کردن حلقه عشق .

but i'm gonna bring you into the circle of trust.
و الان ميخوام تو رو به دايره اعتمادِ خودمون وارد کنم

- i'm in the circle of trust. - get out.
من داخلِ دايره اعتمادِ شما هستم- بيا بيرون-

in terms of the circle of fifths, it leads away from i, rather than toward it.
این توالی از مهمترین توالی‌های آکوردی است که در تمامی سبکهای موسیقی وجود دارد.

and then, among them, you think of your friends and loved ones, the circle at the table.
و سپس، در میانِ آنها، شما بیادِ دوستها، عزیزان و افرادِ دورِورِ میزتان میافتید.

then mother teresa, another mystic warrior, who said, "the problem with the world is that we draw the circle of our family too small."
و بعد مادر ترزا، يك مبارز عارف كه گفت: " مساله جهان اين است كه ما قلمرو بستگان خود را بسيار كوچك مي‌گيريم"

he was a founding member of "der blaue reiter" (the blue rider), a journal whose name later became synonymous with the circle of artists collaborating in it.
مارک یکی از بنیان‌گذاران ژورنال هنری سوارکار آبی در سال ۱۹۱۱ بود که بعدها گروه هنرمندان مرتبط با آن نیز به همین نام (der blaue reiter) نامیده شدند.