Results for shelter translation from English to Persian

to the shelter .
به طرف پناهگاه .

give them food and shelter.
بهشون غذا و جا بدین

i can provide shelter , .
ميتونم پناهگاه فراهم كنم .

dug out this temporary shelter.
. از اين سنگر بعنوان پناهگاه موقت استفاده کرديم

elmwood county animal shelter .
مرکز حفاظت از حيوانات الم وود کانتي .

no , no . we go to the shelter .
نه نه ميريم به پناهگاه .

pardise animal shelter facebook page
صفحه‌ی فیس‌بوک پناهگاه حیوانات پردیس

and his kinsfolk who gave him shelter,
همچنین خاندانش که به او سر و سامان داده است‌

and his nearest kindred who shelter him
همچنین خاندانش که به او سر و سامان داده است‌

proceed to the nearest emergency shelter.
و به نزديکترين پناهگاه برن

lets stop and take shelter yes , lets stop here .
همينجا وايسيم و پناه بگيريم آره . همينجا وايسيم .

britain supports you and provides you shelter .
بريتانيا به شما پناه ميده و از شما حمايت مي‌كنه .

did he not find you orphaned and shelter you?
آيا تو را يتيم نيافت و پناهت داد؟

.crashed into a crowded bus shelter . so far .
که به يک ايستگاه اتوبوس شلوغ برخورد ميکنه تا حالا .

or clean water , clean sheets , food , shelter .
آبهاي تميز ، لباساي تميز غذا ، محافظ .

my mothers favorite cousin , monica , gave us shelter .
دختر عموي مورد علاقه مادرم ، مونيکا به ما سرپناه داد .

you must leave me alone . at least give us shelter .
بايد منو تنها بذاري حداقل به ما پناه بده .

she gave us first aid, water, found food, made shelter.
اون به ما کمکهای اولیه داد،‏ آب، غذا پیدا کرد، سرپناه ساخت.‏

and erecting swing sets and building shelters .
و علم كردن تاب و ساختن جان پناه براي ساختمونها هستم .