Results for slogan translation from English to Persian

slogan .
آرم .

l have an advertising slogan , too .
من يک شعار تبليغاتي هم براش دارم .

this was kind of the defining slogan.
این شعار سازنده بود.

therefore , ive come up with a new slogan .
بنابراين من يک شعار جديد دارم .

theyll use the slogan: a breath of life .
شعاري كه آنها ميخواهند بدهند رايحه ي زندگي .

the freebsd slogan is "the power to serve.
شعار پروژه فری‌بی‌اس‌دی «قدرت در جهت خدمت» است.

for translating that latin slogan in front of the judge .
براي ترجمه اون شعار لاتين . جلوي قاضي .

coke's global campaign slogan is "open happiness."
شعار جهانی شرکت "کوکاکولا" "خوشبختی همگانی" است

a friend of mine has a slogan; he's another poet.
یکی از دوستام یه شعار داشت؛ یکی از شعراش بود

the streets of turin were covered with red posters announcing the slogan of the olympics.
خیابانهای تورین همه با پوسترهای قرمز پوشیده شده بود که شعار المپیک را اعلام می کرد.

so i understand that this meeting was planned, and the slogan was from was to still.
اونطور كه من متوجه شدم این جلسه برنامه ریزی شده، و شعار آن از گذشته تا هنوز است.

and we have a slogan that the best thing a child can do with a toy is to break it.
و ما یک شعار داریم بهترین کاری که یک کودک با یک اسباب بازی می تواند بکند این است که ان را بشکند.

– “war, war, until victory!” was the slogan written on city walls.
ــ روی یکی از دیوارهای شهر نوشته بود «جنگ جنگ تا پیروزی».

a banner is a flag or other piece of cloth bearing a symbol, logo, slogan or other message.
یا بَرنما یا بنر ، پرچم یا تکه‌ای پارچه است که دربردارندهٔ یک نماد، نشان‌واره، شعار، یا پیامی دیگر است.

the slogan was "prepare in the first year, start fighting in the second, and conquer in the third year.
در سال ۱۸۹۶ زمانی که در لندن بود، به وسیله دیپلمات‌های سلطنتی ربوده و در سفارت چین زندانی شد.

georgia for georgians is a political slogan and ethno-nationalist doctrine attributed to zviad gamsakhurdia, the first president of the republic of georgia, and his supporters.
گرجستان برای گرجی ها یک شعار سیاسی و دکترین قومیت گرایانه‌ای است که به نخستین رئیس جمهور جمهوری گرجستان زویاد گامساخوردیا و پیروان او منتسب است.

however, at the very bottom of each of the last.fm pages there was an audioscrobbler "slogan", which changes each time the page is refreshed.
با این حال، در پایین هر یک از صفحات لست.اف‌ام صفحه "شعار" آدیواسکروبلر، که با هر بارگزاری مجدد صفحه عوض می‌شد وجود دارد.

"no taxation without representation" is a slogan originating during the 1750s and 1760s that summarized a primary grievance of the british colonists in the thirteen colonies, which was one of the major causes of the american revolution.
«نفی مالیات بدون نمایندگی» شعاری است که خاستگاهش به دهه‌های ۱۷۵۰ و ۱۷۶۰ بر می‌گردد و نارضایتی و شکوائیهٔ اصلی مستعمره‌نشینان بریتانیایی در سیزده مستعمره که یکی از دلایل اصلی انقلاب آمریکا نیز بود را در یک عبارت خلاصه می‌کند.

in a luxury apartment building in paris, the residents—civil servants, lawyers, aristocrats—prepare for a day of meetings. an hour spent with the newspapers is the prologue to conversations with lobbyists, legislators, board members, clients, partners in enterprise. chips move on the game board. victories turn to losses, losses to victories. the game plan on which everything was staked shifts; another game plan is adopted. buzzwords are replaced by slogans, slogans by buzzwords. someone make
در یک آپارتمان مجلل در پاریس، ساکنان - کارمندان دولت، وکلا، اشراف - برای یک روز ملاقات آماده می شوند. یک ساعت سپری شده با روزنامه ها مقدمه گفتگو با لابی ها، قانونگذاران، اعضای هیئت مدیره، مشتریان، شرکای شرکت است. تراشه ها روی صفحه بازی حرکت می کنند. پیروزی ها به باخت تبدیل می شوند، باخت ها به پیروزی ها. برنامه بازی که همه چیز در آن شرط بندی شده بود تغییر می کند. طرح بازی دیگری اتخاذ شده است. شعارها جایگزین شعارها می شوند، شعارها با شعارها. یکی درست کنه