Results for so, with things like stereotyping... translation from English to Persian

it really is .
واقعا همينطوره .

it really is here .
اين واقعااينجاست .

it really is his name.
اين اسم واقعی اونه.

miss! it really is salt!
بانو اين نمکه

it really is just a new idea.
این واقعا یک ایده تازه است.

this is great . it really is .
عاليه . واقعا عاليه .

have you found out what it really is?
جدا فهميدي كه موضوع چيه؟

it really is none of your concern now, is it?
اينها واقعا به شما ربطي نداره.داره؟

every mental organ addressed. it really is.
هر بخشی از ذهن حرف می زند. واقعا حرف می زند.

and the next few weeks , i gonna help you to see the world like it really is , okay .
و در چند هفته آينده ، من بهت کمک ميکنم . تا دنيا را اون طوري که واقعا هست ببيني ، باشه .

again would that you only knew how terrible it really is!
آخر تو (ای انسان!) چه می‌دانی که روز سزا و جزا چگونه است؟ [[«مَا یَوْمُ الدِّینِ»: مراد این است که حقیقت و چگونگی قیامت را کسی چنان که باید نمی‌داند.]]

a-ha! i mean, it really is a strange inversion of reasoning.
آها! به نظر من، این واقعا یک وارونگی غیرمتجانس استدلال است.

and they don't perceive even those as what they really are, so we perceive nothing as what it really is.
حتی مغز هم درکی از چگونگی آنچه دریافت میکنه نداره، فقط یه سری جرقه های الکتریکی اند . پس ما درک کاملی از حقیقت نداریم.

and i said, "no, it's a stirling engine. it really is."
و من گفتم: "نه، این یک موتور استیرلینگ واقعی است."

collaborator five: as much as is different from frame to frame, it really is personal.
همکار پنج: به اندازه تفاوتی که هر فریم به فریم دارد، کاملا شخصی است.

and if you look at the economy, it really is only providing opportunities now to people with a better education.
و اگه شما به اقتصاد نگاهی بندازین، الان فقط داره فرصت‌هایی ایجاد می‌کنه برای افرادی که آموزش‌های بهتری دیده اند

we need to have all of the data on a particular treatment to know whether or not it really is effective.
جهت اطمینان از کارایی واقعی یک روش درمانی بخصوص ما باید همۀ داده ها را داشته باشیم.

arm amputation is usually caused by trauma, with things like industrial accidents, motor vehicle collisions or, very poignantly, war.
قطع عضو دست معمولا" در اثر حادثه بوجود می آید، چیزهایی مثل حوادث محیط کار، تصادفات اتومبیل یا، خیلی دردناک، در جنگ.

it really is a fact that liberals are much higher than conservatives on a major personality trait called openness to experience.
این یه واقعیته که این خصوصیت که اسمش را «آمادگی برای تجربیات جدید» می گزاریم بین لیبرالها بیشتر از محافظه کار ها دیده می شه، این یه واقعیته که این خصوصیت که اسمش را «آمادگی برای تجربیات جدید» می گزاریم بین لیبرالها بیشتر از محافظه کار ها دیده می شه،

no, they wasted their money on this. what about this thing? -- it really is quite phenomenal.
نه، پولشان رو هدر دادن. این یکی چطور؟" این خیلی خارق العاده است.