Results for so whats ur fave thing to do rn translation from English to Persian

only one thing to do .
فقط يک كار ميشه كرد .

i have a thing to do .
يه کاريو بايد انجام بدم .

the right thing to do?
بهترين كاره؟

was the right thing to do
کار درستی بود که باید انجام میشد

i have only one thing to do .
فقط يک کار ميخوام انجام بدم .

a much harder thing to do , .
، ما بايد ياد بگيريم چطور فراموش کنيم .

i dont know a damn thing to do .
من نميدونم چه غلطي بکنم .

captain , the decent thing to do .
كاپيتان ، كار درست و نيك اينه كه .

let this be the right thing to do .
اين چيز مناسبي براي شلوغيه .

and i felt it was right thing to do,
و فكر ميكردم كه كار درستيه

it is not the easiest thing to do , when .
تو همچين شرايطي اصلا کار آسوني نيست .

i thought this was the right thing to do.
گمان كنم درست ترين كاريه كه ميشه كرد

drinkings a pretty obvious thing to do there .
مشروب خوري اونجا يک کار خيلي بديهيي هست .

so what do we need to do?
بايد چيکار کنيم؟

finishing polio eradication is the right thing to do.
پایان دادن به ریشه کنی فلج اطفال کار صحیحی است.

so , what am i supposed to do .
حالا من بايد چيكار كنم .

i think you know what the right thing to do is , sir .
به نظرم شما ميدونيد که بايد کار درست را انجام بديد ، قربان .

so what it has nothing to do with me .
خوب که چي اين به من چه مربوطه .

all right . so what do we have to do .
درسته حالا ما بايد چيکار کنيم .

so , what are you going to do this summer .
پس اين تابستون ميخواي چه کار کني .