Results for social work translation from English to Persian

social work
مددکاری اجتماعی

social .
تفريحي انسي .

social issue
مسائل اجتماعی

social democracy .
آزادي اجتماعي .

social networking service
خدمات شبکه‌های اجتماعی

community,social change
community,social change

"social democratic america.
"social democratic america.

it had been known for its school of social work.
دانشکده علوم یکی دیگر از دانشکده‌های کارلتون است.

if so , your social skills need work . no one made him jump .
مهارتهاي اجتماعي تو جاي كار داره هيچ كس اونو مجبور به پريدن نكرد .

this was also the year that the school of social work and school of nursing were first established.
در همین زمان دانشکده پرستاری و دانشکده کارهای اجتماعی نیز بنیان نهاده شد.

i wrote a book about eight incredible people all over this country doing social justice work.
من درباره هشت انسان باور نکردنی کتاب نوشتم که در سراسر کشور کارهای عدالت اجتماعی می کنند.

they work for longer hours with less income, less social welfare.
آنها ساعت های طولانی تری با درآمد و بیمه اجتماعی کمتر،كار می کنند.

also the maoi moclobemide works well on treating social phobia in the short term.
بنزودیازپینها جزو موثرترین و کم خطرترین داروها در درمان کوتاه مدت اضطراب هستند.

==work==pirosmani’s paintings were influenced by the social conditions of his time and place.
نقاشی‌های پیروسمانی تحت تأثیر شرایط اجتماعی زمان و مکان خودش بوده است.

: the council on social work education)=== college of education ===* education (b.s., m.s., m.a.ed., ed.s.
دانشگاه ایالتی تنسی دانشگاهی عمومی در ایالت تنسی است که بیش از ۱۰۴۰۰ دانشجو در آن مشغول به تحصیل هستند.

and so to think that i had found my way, to found a career that takes me -- really, one of the big sayings in social work is, "lean into the discomfort of the work."
من راهم را برای پیدا کردن حرفه ای که توانایی اش را دارم، پیدا کرده بودم.-- یک گفتۀ معروف در ممدکاری این است که باید سختی ها را به جان خرید.

and so you have to understand that i have a bachelor's in social work, a master's in social work, and i was getting my ph.d. in social work, so my entire academic career was surrounded by people who kind of believed in the "life's messy, love it."
باید من را درک کنید من لیسانس و فوق لیسانس مددکاری اجتماعی داشتم، و داشتم دکترای مددکاری اجتماعی می گرفتم، در نتیجه تمام دورۀ دانشجویی افرادی اطرافم بودند که باور داشتند زندگی به هم ریخته است، عاشق اش باش.