Results for spine translation from English to Persian

spine
نخاعی

spine .
تيغي تيره‌پشت .

cervical spine
مهره‌های گردنی

her spine is crushed.
ستون فقراتش خورد شده

my spine curves spiral.
ستون فقراتم درهم می پیچد.

this sent shivers up my spine.
یه لحظه تمام تنم به لرزه افتاد.

must send a shiver down your spine .
بايد حسابي ترسانده باشدت .

just stroke the spine , of course .
با نوازش کردن پشت جلدش .

that you ordered was found on his spine.
شما سفارش دادين در ستون فقرات اين پيدا شده

a little neardeath experience you lose your spine .
براي همين برگشتي .

and my spine could be like a noodle . and .
و ستون فقراتم مثل ماکاروني ميشه .

0.75x5.875in, 19x147mm (video tape spine)
۵/ ۸۷۵×۰/ ۷۵ اینچ ، ۱۴۷×۱۹ میلی‌متر) خار نوار ویدیو (

didnt kill him straight away , just shattered his spine .
، فورا کشته نشد . فقط ستون فقراتش را شکست .

feels a very human chill crawl up his spine .
بسياري از مردم را نا اميد کرد کمر خودش را شکست .

you have a fracture dislocation of your thoracic lumbar spine,
تو يه شكستگي در ناحيه ستون فقرات داري

knowing that they will be dealt out a punishment breaking the spine.
(که) گمان دارند عذابی در پیش دارند که پشت را می‌شکند!

when i heard it the first time, it sent chills down my spine.
وقتیکه من برای اولین بار اونو شنیدم، اون منو شگفت زده کرد

1 year of immobilitys right , judging by the muscle and spine deterioration .
باتوجه به وضعيت عضلات و ستون فقرات حداقل 1 ساله كه بي حركت بوده .

( 5) 87848 la 1401/06/07: lumbar spine mri with
( 5) 87848 la 1401/06/07: mri ستون فقرات کمری با

1867: rose e spine del pontificato romano; curiosi ed interessanti dettagli.
۱۸۶۷: rose e spine del pontificato romano; curiosi ed interessanti dettagli.