Results for squirrel translation from English to Persian

squirrel
سنجاب

moose and squirrel.
گوزن با سنجاب

like a happy little squirrel. . .
مثل يه سنجاب کوچولوي خوشحال

hey , everyone this is gary , the squirrel .
هي ، ملت ، اين جونور سنجاب ، گري هستش .

except the consistency of squirrel droppings .
فضل پرندها و . و سوراخ هاي سنجاب .

a squirrel is chewing on your internet."
یک سنجاب داره اینترنت تو را میجود.»

a squirrel had in fact chewed on my internet.
در حقیقت یک سنجاب اینترنت من را جویده بود

the red squirrel is an arboreal, omnivorous rodent.
سنجاب قرمز جانوری درخت‌زی و همه‌چیزخوار است.

no , not a squirrel . unless squirrels can spell .
نه ، سنجاب نبودش . البته اگر سنجابها طلسمي نباشن .

probably a red squirrel . very common in this region .
بلكه سنجاب قرمزه . تو اين ناحيه خيلي زياده .

it was unequivocally not something a squirrel could chew on.
مسلما چیزی نیست که یک سنجاب بتونه آن را بجود.

when i was a little girl , i had this little squirrel .
وقتي يک دختر بچه بودم ، يک سنجابه کوچک داشتم .

better hold on to your squirrel , before he loses his nuts .
برو پی کارت ، وگرنه هر چی دیدی از چشم خودت دیدی .

it is the only species of flying squirrel found in europe.
این تنها گونه از سنجاب‌های پرنده است که در اروپا یافت می‌شود.

the caucasian squirrel has a body length of between and can weigh between .
سنجاب ایرانی جانوری متوسط‌الجثه بوده و بین ۲۰ تا ۲۵ سانتی‌متر طول دارد.

we think usain bolt is fast. usain bolt can get his ass kicked by a squirrel.
ما فکر می‌کنیم حسین بولت سریعه. ولی‌ یه سنجاب میتونه اونو بذاره توی جیبش.

the common english name for the species is the caucasian squirrel, also known as persian squirrel.
سنجاب ایرانی (نام علمی: "sciurus anomalus") گونه‌ای از جوندگان و از خانوداهٔ سنجابیان است.

a female siberian flying squirrel weighs about 150 grams, the males being slightly smaller on average.
یک سنجاب سیبریایی ماده وزنی در حدود ۱۵۰ گرم دارد، نرها به طور میانگین اندکی کوچک‌تر هستند.

and then he saw a squirrel running along the wire, and he said, "there's your problem.
و سپس یک سنجاب را دید که داشت رو سیم‌ها می‌دوید، بهم گفت: «مشکل تو اینه.

for instance, me and my sister, when we were little, we would compete to see who could eat the most squirrel brains.
برای مثال من و خواهرم وقتی بچه بویدم، با هم مسابقه می گذاشیتم که ببینیم کی میتونه بیشتر مغز موش بخوره.