Results for technically translation from English to Persian

technically jack. .
در واقع جک .

technically , 71l2 now. .
عملا 27 تا .

you escaped . technically .
تو فرار كردي مطابق اصول فني .

technically , i was kidnapped .
البته يک جورهايي من دستگير شده بودم .

technically were rubber tramps .
اصطلاحا پاهاي تو لاستيك هاي تو هستند .

technically , he made a mistake .
از نظر فني اون يک اشتباه کرد .

technically , i propose an exchange .
مطابق اصول فني پيشنهاد يک مبادله دارم .

no , but technically , neither did you .
نه ، ولي عملا خودت هم نخوردي .

yeah , well , technically he hit me , so .
بله ، خب ، به لحاظ فني اون منو زد ، بنابراين .

well , uh , technically , were at anchor. .
خوب ، هنوز لنگر انداختيم .

so technically, i can actually read this.
خب من می تونم این را بخونم.

well , technically were not bloodrelated . right .
ولي ما واقعا هم خون نيستيم ، درسته .

technically the riaa can come and persecute you.
سازمان riaa می تواند مزاحم شما شود.

- is she right, jd? - technically, yes.
- درست ميگه , جي دي ؟ - قانونا , اره

technically , you cant commit murder , can you .
پس تو نميتوني قتل مرتکب شده باشي اين طور نيست .

bethany , serendipity here isnt technically an angel .
بتاني ، سرندپيتي که اينجاس اصولا يک فرشته نيست .

so , even though , technically , we are on duty , .
حتي اگر ما در حال انجام وظيفه باشيم .

nearly melted the shoes, which is technically...
... تقريبا پايه ها رو نابود کرده، که از نظر فني

technically , that would be kickin� it old testament .
فني ، اينکه زير کتاب مقدس ميزنه .

ok , fine . jeez . but , technically , police dogs outrank you .
باشه . ولي اوصلا سگ پليس رتبش از تو بالاتره .