Results for theater translation from English to Persian

theater
تئاتر

theater .
بازيگر خانه .

movie theater
سینما

camp rock theater .
کمپ راکتئاتر .

terrorism is theater .
تروريسم يک نمايشه .

her own movie theater .
سينماي اختصاصي اش .

but it was also like theater .
ولي خيلي هم شبيه تئاتر بود .

could you go to the theater .
ميتونيد به تئاتر بريد .

the theater building , the museum , .
ساختمان تئاتر ، موزه .

our lives for the theater , april .
زندگي ما براي تئاتر ، آپريل .

you're on your way to the theater.
شما در راه به طرف سالن نمایش هستید.

. . .at the little theater in the park.
تو تئاتر آبکي پارک شهر ديده باشي

and of course, my own movie theater.
و البته، سينماي خانگي من.

you ever did when i was in theater school .
وقتي توي تئاتر مدرسه بازي ميکردم .

:therefore, i will meet you at the theater.
فرض کنید formula_1 و formula_2 گزاره باشند.

and theater is always performed for an audience .
و نمايش هميشه براي تماشاچي برگذار ميشه .

had to walk home from the theater . it was humiliating .
مجبور شدم از تئاتر پياده برگردم خونه واقعا تحقير آميز بود .

i got tickets for the theater for tomorrow night .
براي فردا شب بليط تئاتر گرفتم .

. . .to sing ''memories'' at the wintergarden theater.
memoriesآهنگ رو توي تئاتر وينترگاردن بخونم

daisy and her friend came out the back of the theater .
ديسي و دوستش از . محل تئاتر بيرون اومدن .