Results for three dimensional (closed system) translation from English to Persian

three dimensional .
سه بعدي .

three-dimensional space
فضای سه‌بعدی

or you could go into three-dimensional art.
یا میتونیم هنر سه بعدی رو در نظر بگیریم

they can be planar formations, they can be three-dimensional formations.
آنها میتوانند دو بعدی و مسطح صف بندی کنند و میتوانند سه بعدی آرایش و صف بندی کنند.

i turn them into two and three-dimensional pieces and sculptures and installations.
با کیسه‌های پلاستیکی کارهای دوبُعدی و سه‌بعدی و مجسمه و ساختمان می‌سازم.

in case of a closed system, both sides of the pump can be at high pressure.
در این پمپ‌ها آبی با فشار بالا از یک اسپری خارج می‌شود که سرعت بالایی هم دارد.

and now it starts moving in three-dimensional space -- so up or down.
و حالا این شروع کرده به حرکت سه بعدی-- بالا و پائین

so the next picture shows you the three-dimensional version of this rotating around.
نگاره بعدي ويرايش سه بعدي اين چرخش دوار را نمايش ميدهد.

as you can see here, they collapse from a three-dimensional formation into planar formation.
در اینجا میتوانید ببینید که آنها از صف بندی سه بعدی به صف بندی دوبعدی میروند. در اینجا میتوانید ببینید که آنها از صف بندی سه بعدی به صف بندی دوبعدی میروند.

middle board of this three-dimensional chess game: economic power among states.
صفحه میانی این شطرنج بازی سه بعدی: قدرت اقتصادی میان کشورهاست.

it collapses into a three-dimensional shape that turns it into a nanomachine that actually cuts dna.
این بصورت یک شکل سه بعدی درمیاد که به یک برش دهنده نانویی که در واقع دی ان ای رو میبره تبدیل میشه. این بصورت یک شکل سه بعدی درمیاد که به یک برش دهنده نانویی که در واقع دی ان ای رو میبره تبدیل میشه.

and the interesting thing is that if you change the sequence, you change the three-dimensional folding.
و چیز جالب اینه که اگه شما ترتیب را عوض کنید، درحققیقت این تاخوردگی سه بعدی را تغییر میدید.

and if you make a three-dimensional structure, like a buckyball, they have all sorts of incredible properties.
و اگر یک ساختار سه بعدي بسازید، مانند یک باکی بال ، خواهید دیدکه آنها دارای همه نوع خاصیتهای فوق العاده هستند.

if we take many images of many slices of the brain and stack them up, we get a three-dimensional image.
اگر بتوانیم تصاویر بسیاری از تعداد زیادی برش مغز بگیریم و آن ها را روی هم پشته کنیم، به یک تصویر سه بعدی دست خواهیم یافت.

a monkey's brain must have software capable of simulating a three-dimensional world of branches and trunks.
مغز یک میمون باید مجهز به نرم‌افزاری باشد که یک جهان سه‌بعدی از شاخه‌ها و کنده‌های درخت را شبیه‌سازی کند.

if you ask how is power distributed in the world today, it's distributed much like a three-dimensional chess game.
اگر شما بپرسید توزیع قدرت در جهان امروز چگونه است، این توزیع بیشتر شبیه شطرنج بازی سه بعدی است.

and as we're seeking to make something three-dimensional, we start not with a single surface, but with a volume.
و همانطور که در پی ساخت چیزهای سه وجهی هستیم، با یک سطح شروع نمی کنیم، بلکه با حجم آغاز می کنیم.

and a tiny distance away, there's another sheet, also three-dimensional, and they're separated by a gap.
و با فاصله خيلي كم يك صفحه ديگه هست، كه اين هم سه بعدي هست ولي با يك فاصله كوچك جدا شده.

gnuplot is a command-line program that can generate two- and three-dimensional plots of functions, data, and data fits.
گنوپلات یک نرم‌افزار خط‌فرمانی (command-line) برای ساختن نمودارهای دو و سه‌بعدی از توابع و داده‌ها است.

closed systems cannot exchange matter with the surroundings, but can exchange energy.
به سیستمی گفته می‌شود که با محیط خود تبادل ماده نداشته باشند.