Results for to thine own self be true translation from English to Persian

and it appeared to be true .
و درست بود .

would you promise to be true .
بهم قول ميدي درست باشه .

and believed the best matter to be true
تصدیق به نکوکاری کرد

aye , that be true .
واقعا درسته .

and that, in fact, turns out to be true.
و آن در واقع، به نظر معلوم شده که درست است.

but still i did not believe it to be true.
ولي هنوز باور نمي كردم كه راست بگي

how could that be true .
چطور ميتونه درست باشه .

can that possibly be true?
آیا این درسته؟

all of that would be true .
و همه اینها درست خواهد بود .

okay, so these are three things i know to be true.
خوب ,سه چیز هستند که من به درست بودن آنها اعتقاد دارم.

and remember ill always be true .
فراموش نكن ، هميشه بهت وفادار خواهم موند .

(the converse need not be true).
(عکس آن ممکن است برقرار نباشد).

and everyone's nodding, because we all know this to be true.
و همه سر خود را به نشانه موافقت تکان می دهند چرا که همه ما می دانیم این درست است.

it must not be true, isn't it?
اين حقيقت نداره. درسته؟

- it won't be true. - anyway,
- نميتونه حقيقت داشته باشه- به هر حال

how can the prophecy be true if the war isnt over .
اگه پيشگويي درست بود چطور جنگ هنوز تموم نشده .

don't worry. that can't be true.
نگراني نيست آن نمي تواند واقعي باشد

that can't be true... it just can't be.
نميتونه درست باشه ... نميتونه

julian assange: yeah, can it possibly be true?
جولیان آسانژ: آره, این واقعن درسته؟

since you can't say anything, it must be true!
از آنجایی که تو نمیتوانی حرفی بزنی این باید درست باشد!