Results for toll translation from English to Persian

toll .
طنين موزون .

toll road
عوارض

this is a toll road .
اينجا عوارضيه ، .

does everyone have a toll .
هر کسي يک نقطه ضعف داره .

oh toll booth . dingdong .
اه زمان تمومه ، دينگ دانگ .

the death toll is catastrophic .
تعداد کشته شدگان زياده .

what , like a toll or something .
چي ، مثل يک باج .

and so the death toll mounts .
مرگ زاد و ولد ميكند .

hala droubi offers another toll:
هالا دروبی خبر از تلفات دیگری می‌دهد:

death toll in #iraq now at 91..
91 مرگ و میر در عراق در حال حاضر.

well , even using the ring will take its toll .
حتي استفاده از حلقه هم جادو مصرف ميکنه .

and others put the toll at over 635 so far:
و برخی دیکر تعداد قربانیان را بالغ بر 635 نفر می‌دانند:

in case we need to , uh , pay the toll . yes .
در واقع لازمه که ما عوارض بديم درسته .

before wounds and weariness have taken their toll .
پيش از اينکه جراحات و خستگي اثر خود را بر ما گذاشته باشند ، .

before wounds and weariness have taken their toll , .
قبل از زخمي شدن و خستگي باج هاي خود را برده اند .

to pay for construction, it was built as a toll bridge.
ساخت این پل در نوامبر ۱۹۲۹ به اتمام رسید.

early reports indicate the american death toll now stands at 56 , .
گزارشها نشون ميده که حالا تلفات آمريکاييها در جنگ به 56 نفر رسيده .

he thought he had designed something that would reduce the toll of suffering in war.
او فکر کرد که چیزی طراحی کرده‌است که تلفات و صدمات جنگ را کاهش می‌دهد.

when her new family members are different from what she expected, it takes a toll on her.
ایون جو (moon geun young) که پدرش را سالها پیش از دست داده، وارد خانواده جدیدی می‌شود.

toll houses were built at each end of the bridge, and the one on the teignmouth side survives.
تینموث (به انگلیسی: teignmouth) یک شهرک در بریتانیا است که در انگلستان واقع شده‌است.