Results for traffic translation from English to Persian

traffic
ترافیک

traffic .
آمد وشد کردن .

traffic sign
نشان‌های راهنمایی و رانندگی

traffic light
چراغ راهنمایی

traffic signal .
چراغ راهنمائي .

tell traffic situation
به وضعیت ترافیکی بگویید

contact traffic control .
با كنترل ترافيك زمين تماس بگير .

this is one-way traffic.
این یک ترافیک یک طرفه است.

control the flow of traffic .
:مرد1 جريان ترافيک کنترل کنيد .

7 , depending of the traffic .
يا 7 ، بستگي به ترافيک داره .

according to air traffic control,
کنترل هوايي ميگه

a road traffic accident . really .
يه حادثه ترافيک جاده اي واقعا .

i didn't account for traffic.
فکر ترافيک شهر رو نميکردم

and the traffic problems were solved .
و مشکلات ترافيکي حل شده بود .

dont worry , the traffic was awful .
ترافيک وحشتناک بود .

file says he died in a traffic accident .
پروندهها نشون ميده که اون توي يک تصادف مرده .

im sorry . i was stuck in traffic .
ببخشيد ، تو ترافيك گيركرده بودم .

and backup for a major traffic accident .
همچنين به پشتيباني براي يك تصادف وحشتناك .

bill ford: a future beyond traffic gridlock
بیل فورد : آینده‌ای عاري از گره ترافیکی

ive been seeing some unusual soul traffic lately .
اخيرا تردد غير عادي ارواح را ميبينم .