Results for transferred translation from English to Persian

transferred .
انتقال يافت .

just transferred from leavenworth .
فقط منتقل شده از لون ورث .

no , it just transferred in .
نه ، فقط به اينجا منتقل شده .

yes . yes , i just transferred. .
بله بله من تازه اومدم .

no . no , he just transferred in .
نه ، نه ، اون تازه به اينجا منتقل شده بود .

ive been transferred to the front .
من به جلو منتقل شده ام .

we have transferred enough energy."
به اندازه کافی انرژی تولید کردیم.

i may be transferred to chiang rai .
ممکنه منتقل شم به چيانگ راي .

if he knew, you would be transferred.
اگه مي دونست، تورو منتقل مي کرد

i heard you have recently been transferred
من شنيدم شما اخيرا منتقل شديد به

ah theyve been transferred to the university .
آه ، اونا به دانشگاه منتقل شدن .

if they come in, when soldiers are transferred,
اگر اونها در شرايطي كه ديگه سربازي باقي نمونده بيايند

and have the files transferred to your system.
و ميگم پرونده ها رو به سيستمتون منتقل کنن

in this case, only active power is transferred.
در این مورد ، تنها توان حقیقی منتقل شده است.

my dad and engineer gomo got transferred to storage.
پدرم و گومو به انبار فرستاده شده اند

as long as im a substitute , i can be transferred .
تا وقتي که کارم موقتيه ، اونها ميتونن منو جابجا کنند .

i had it transferred with some of his other effects.
من گفتم با بقيه چيزاش بيارن اينجا

currently, they're being transferred through this road.
اونها از اين مسير رد مي شن

but before he was suddenly transferred to darkest africa .
. فقط ديگه از اون هيچ خبري گرفته نخواهد شد .

i just transferred . they probably dont even have me on file yet .
من تازه منتقل شدم . شايد هنوز اسمم به ليست اضافه نشده باشه .