Results for violation translation from English to Persian

violation .
تخطي تخلف .

restriction violation
نقض محدودیت@ title month and year

parole violation .
نقض عفو مشروط .

clearly a violation .
عجب تخلفي .

being a serious violation .
اين کار ، تخلف بزرگي طبق .

and it's a copyright violation.
این نقص حق ثبت است.

this is a violation of the truce.
شما صلح نامه رو نقض کرديد

it's a violation of the truce.
اين قانون شکنيه ما قراردادِ صلح داشتيم

and they persisted in the great violation.
بر گناه بزرگ مداومت می‌کردند

sigsegv signal ("segmentation violation (ansi)")
نشانک sigsegv) » نقض قطعه‌بندی) ansi (« (

thats a big violation of privacy , you know .
اين واقعا يک تجاوز به حريم شخصي بزرگه .

and they used to persist in the great violation,
بر گناه بزرگ مداومت می‌کردند

sir, a threat like that is in violation of faa...
آقا، همچين تهديدي نقض ...قوانين سازمان هواپيمايي

it doesn't know even the word "violation."
او حتی از کلمة تجاوز خبری ندارد.

he ate it with its fat, a violation of jewish law.
او چربی گوسفند را خورد که در دین یهودی ممنوع است.

any violation of neutrality would reflect on captain renault .
هر نوع تخطي از بي طرفي براي کاپيتان رنالت عواقب بدنبال داره .

why dont we tag him in violation of section 2.1 4 now .
چرا ما حالا به اون برچسب تخلف از قسمت 2 . 14 را نزنيم .

in the u.s. it is a violation of the d.o.t.
این حالت برای مواقعی طراحی شده‌است که خودروی دیگری در جاده وجود ندارد.

"your grandfather has a parking violation. it's way overdue.
"پدربزرگ شما قبض جریمه پارکینگ داشته که زمان پرداختش خیلی وقته گذشته.

and one , youll recall , to you , in violation of the bentlicenseplate law .
اون يکي را حتما يادتون مياد ، به خودتون دادم به خاطر تخلف از قانون تا نشدن گواهينامه .