Results for we are here for the first time translation from English to Persian

for the first time
شما با این وسواس دارید

for the first time .
برا اولين بار .

for the first time ever , .
براي اولين بار در تمام عمرم .

i hear for the first time .
من براي اولين بار .

but for now for the first time .
به جز حالا براي اولين بار .

and take me for the first time , .
و منو براي اولين بار ميبره .

the girl who dies for the first time
دختر که بار اول کوس میته

out of the nest for the first time .
بيرون از لونه . براي اولين بار .

i've seen it for the first time
من برای اولین بار است آن را می بینم

i want the first time .
ميخوام دفعه اول .

for the first time since the romans .
براي اولين بار از زمان روميها تا حالا .

hes finally here for the first time on the oprah show .
بالاخره اينجا هستن براي اولين بار اپرا در برنامه .

i walked underneath it for the first time.
برای اولین بار در زیر آن راه رفتم.

and now for the first time, we can say that.
و الان برای اولین بار، می توانم بگویم که

and i've eaten yam for the first time.
و من برای اولین بار سیب زمینی هندی خوردم

everybody falls the first time .
همه دفعه اول مي‌افتن . مگه نه ترين .

and for the first time , dicky chow got 1 00 .
و اولين نمره 100 مال ديکي چو .

. and i can see your faces for the first time. .
. می تونم برای اولین بار قیافه هاتون را ببینم .

christmas is tomorrow , for the first time in history .
فردا كريسمسه . براي اولين بار در تاريخ .

dude, i got to close for the first time ever. ever.
رفيق، براي اولين بار بود كه مجبور شدم جايي رو كه برش دادم ,ببندم ديگه اين كارو نميكنم