Results for were taken at face value translation from English to Persian

face value
مقدار جدید:

face value .
ارزش اسمي .

average face value
average mukha halaga

taken at kanchanaburi .
تو کاچانابري گرفتمش .

we were taken care of.
از من مراقبت شد.

or were taken prisoner; .
يا به اسارت گرفته شدند؛ .

nevertheless,"opération lune" is still taken at face value by some conspiracy believers.
با این حال، opération lune هنوز از طرف باور کنندگان توطئه استفاده می‌شود.

they were taken during our experiments .
اينها در طول آزمايشات ما گرفته شده اند .

this picture is taken at 16 kilometers.
این تصویر از فاصله 16 کیلومتری گرفته شده است

and all of his soldiers were taken with him.
و با تمام سربازهاشون از اينجا مي روند

most photos in this article were taken by him.
اغلب عکس‌های مقاله حاضر از کارهای ایشان است.

last i heard, you were taken to the borderland.
آخرين بار شنيدم که تو به سرزميني مرزي برده شدي

and were taken as slaves for your ridiculous dreams.
و برده شدن به خاطر روياهاي تو

goong bok and jung yon were taken by chinese troops.
سربازهاي چيني گونگ بوک و يانگ يون رو گرفتن

all fields and servants from jinryu were taken to giroo.
تمام پرونده ا و خدمتكارانجينرو به جيرو داده شده بودند

these were taken by one of our spy satellites three days ago .
اين عکسها دو روز پيش توسط يکي از ماهواره هاي جاسوسي ما گرفته شدند .

and then pictures were taken,and suddenly i found the family .
شروع کردن به عکس گرفتن از من و يهو من يک خونواده پيدا کردم .

all these pictures were taken with a scanning electron microscope, actually in the lab at kew laboratories.
تمام اين تصاوير به كمك ميكروسكوپ هاي الكتروني گرفته شده اند در يكي ازآزمايشگاههاي مركز كيو

hey, liv, you know i had nothing to do with the way you were taken in.
هي، ليو، ميدوني که من تو قضيه دستگير کردنت هيچ دخالتي نداشتم

par value, in finance and accounting, means stated value or face value.
ارزش اسمی سهام، در علوم مالی و مباحث حسابداری به ارزش صوری یک برگه سهم اطلاق می‌گردد.