Results for jura translation from French to Persian

elle jura de les venger.
.اون قسم به انتقام خورد

ma mie jura de n'épouser que moi
عشق من قسم خورد که فقط منو ميخواد

luigi jura de tuer le gouverneur odious.
لويجي سوگند خورد كه مسئول مرگ شاه اوديوس باشه!

france ? quelque part dans les montagnes du jura.
يه جايي توي کوه هاي "جورا".

après ça, la fille jura que les responsables paieraient.
بعدش،دختره قسم خورد که هرکس اين کارو با خونوادش کرده بايد تاوانشو پس بده

il jura qu'il me revenir, et nous sommes ici.
سه نفر از آدماي اونو گرفتم و اون قسم خورد که ازم انتقام بگيره

elle jura alors de ne retourner en grèce que pour la voir flamber.
اون روز "آرتميس" با خودش پيمان بست تنها موقعي به "يونان" برگرده... که بتونه سوختنش رو تماشا کنه.

ce frère qui, le jour de sa mort... jura devant dieu, de suivre ses traces.
اين برادرش بود كه در روز مرگش به خداوندي خدا قسم خورد كه راه او رو ادامه بده

et il leur jura: «vraiment, je suis pour vous deux un bon conseiller».
و بر آنان سوگند یاد کرد که من خیر خواه شما هستم.

avide de vengeance, le baron se jura d'anéantir carmilla et de quitter définitivement le village.
با اون کينه از پا افتاد، بارون قول به از بين بردن کارميلا داد و سريع از دهکده فرار کرد

avecsonderniersouffle, elle jura de revenir chaque année ce jour- et remplacer ses trois enfants massacrés avecceuxde la salle.
با آخرین نفس هاش، اون قسم خورد که هرسال تو اون روز برگرده و سه فرزند کشته شده‌ اش رو با کسایی که

son frère aîné, paolo, jura de le venger et prit le maquis laissant vito, seul héritier mâle, suivre les obsèques avec sa mère.
برادر بزرگترش پاولو که قسم خورده بود انتقام... خون پدر بگيرد در کوهستان ها نا پديد گرديد