Results for pet translation from French to Persian

pet.
چي فكر كردي؟

"pet"?
گوز؟

un pet.
بگوز.

faux pet !
! گوز غلط

face de pet !
-بیا، احمق جون -منزجر كننده‌ست

- mademoiselle. pet.
و شما خانم - و پسرها -

pet de cerveau.
مغزم گوزيد

va. va avec pet.
حالا با"بت" برو ببرش خونه

hé, face de pet !
هي، سگ‌صورت!

pet. - moi aussi.
ممنون

"sentir le pet".
معذرت ميخوام؟ بازي نقش بو کردن گوز

dis-le-lui, pet.
بهش بگو، پت

ok, blagues de pet.
میدونم،خیلی مسئله ریده ای هست،فهمیدم

viens là, face de pet.
بيا اينجا، آشغال کلّه! بيا اينجا.

- c'est un maudit pet.
اون يه گوز گنده ست.

- c'est un pet, salaud.
****بوم. اون يه گوزه، مادر.

- je veux un pet scan cérébral.
ميخوام از مغزت بگيرم pet scan

la force de son pet en vers.
ممکنه وسط شعر بگه گوز

on l'aurait vu au pet scan
بيماري بدخيم که روي غدد لنفاوي، طحال و کبد تاثير دارد بايد توي پَت اسکن مي‌ديدم

j'aime le son de mon pet ici.
از صداش خوشم مياد، ميدوني که؟