From professional translators, enterprises, web pages and freely available translation repositories.
et quand il eut atteint un endroit situé entre les deux barrières (montagnes), il trouva derrière elles une peuplade qui ne comprenait presque aucun langage.
(و همچنان به راه خود ادامه داد) تا به میان دو کوه رسید؛ و در کنار آن دو (کوه) قومی را یافت که هیچ سخنی را نمیفهمیدند (و زبانشان مخصوص خودشان بود)!
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
et quand il eut atteint le levant, il trouva que le soleil se levait sur une peuplade à laquelle nous n'avions pas donné de voile pour s'en protéger.
تا آنکه به سرزمین مشرق [خورشید] رسید و آن را چنین یافت که بر مردمانی که در برابر [تابش] آن پوششی برایشان نگذاشته بودیم، میتافت
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
et david, et salomon, quand ils eurent à juger au sujet d'un champ cultivé où des moutons appartenant à une peuplade étaient allés paître, la nuit. et nous étions témoin de leur jugement.
(و یاد کن) داود و سلیمان را، هنگامی که دربارهی کشتزاری که گوسفندان مردمانی، شبانگاهان در آن چریده و تباهش کرده بودند، داوری میکردند، و ما شاهد داوری آنان بودیم. [[«یَحْکُمَانِ»: قضاوت و داوری میکردند. «الْحَرْثِ»: زراعت. کشتزار. «نَفَشَتْ»: پخش و پراکنده شدند. در شب چریدند و مایه فساد و تباهی شدند. «شَاهِدِینَ»: گواهان و آگاهان. یادآوری: قصّه قضاوت بدین گونه بود که گوسفندان شخصی شبانه داخل کشتزار کسی شدند و مایه زیان و ضرری گشتند. داود گفت: گوسفندان در برابر ضرر و زیان وارده به کشاورز داده میشود، و سلیمان مخالف این رأی بود و گفت: کشاورز از فرآورده گوسفندان استفاده میکند بدان اندازه که خسارت دیده است سپس گوسفندان به صاحب خود برگردانده میشوند (نگا: المصحف المیسّر).]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
eara ! des peuplades du nord.
ايـــرا ", از شمال "
Last Update: 2016-10-27
Usage Frequency: 1
Quality:
Warning: Contains invisible HTML formatting