Results for matrosen translation from German to Persian

- matrosen.
پسرا - خيلي خوشگل شدي -

ahoi, matrosen!
توقف کنيد، رفقايم!

oh shit, matrosen.
اون يه چيزايي به من نشون داد منظورش تخماشه

- oh. - hallo, matrosen.
اوه - سلام، پسرا -

ich brauche eure matrosen.
من به ملوانان نياز دار م - صبر کنيد-

kommando zurück, matrosen.
الان يه بچه کراکي تو بغلمه (بچه هايي که قبل از تولد در بدنشون کراک پيدا ميشه به دليل معتاد بودن مادر)ه

achtung: matrosen gesucht!
ما ملوان استخدام ميکنيم

- her damit. ahoi, matrosen.
بده ش به من

matrosen sollten nicht hier sein.
ملوان ها اجازه ندارن اينجا باشن

beobachte unseren matrosen, finch.
من دارم ملواني "که دنبالشيم رو ميبينم "فينچ

strahle ich matrosen-erotik aus?
من براي کشتي‌ران‌ها سکسيم؟

einfache matrosen übernehmen das schiff.
چند تا رو به دکل بستند.ميخوان کشتي رو در اختيار خودشون بگيرند

außerdem hat sie einen matrosen gefickt.
لازم نيست بگم که با يه ملوان هم رابطه داشته.

- da war mein - matrosen- und steuerschein drin.
گواهینماه خلبانی و مدرک کارشناسیم اونجا بود

matrosen verlassen ihre posten ohne befehl, ohne erlaubnis.
ملوانان بدون اجازه اجازه پست هاشونو ترک کردند

ich koche für matrosen, nicht für curry-fresser.
... من واسه ملوانان غذا ميپزم نه اونايي که کاري ميخورن

gerüchte sagen, die norwegischen matrosen warten auf ihren lohn.
شايعات رو شنيدم, ملوانانِ نروژي در جنجال و آشوبند و منتظرِ حقوقشونند

die leute da drüben haben eins. sie heuern gerade matrosen an.
اونايي که اونجان کشتي دارن دارن ملوان استخدام ميکنن

die jährliche flut von betrunkenen matrosen die nicht als militärischer angriff durchgeht.
سيل سالانه ي ملوان هاي مست که يه جورايي اصلاً شايستگيِ حمله ي نظامي رو ندارن

hör zu, solange meine matrosen ihr geld kriegen, akzeptieren sie alle meine marotten.
ببين اسپارو،تا زماني که ملواناي من پولشونو بگيرن حاضرند دست به هر کاري بزنند