Results for nyawa translation from Indonesian to Persian

nyawa.
جونشون

satu nyawa..,..
...يه زندگي

nyawa apa?
چه زندگي‌اي؟

menyelamatkan nyawa.
جون آدمارو نجات ميده

bukan, nyawa.
نه

dia menyelamatkan nyawa.
زندگي مردم رو نجات مي داده

caesar, nyawa anda-
...امپراطور، زندگيتون . لطفاً لطفاً منو اينطور صدا نکن

mengorbankan nyawa mereka
داري تلاش ميکني که بميري؟

kau menyelamatkan nyawa ku.
تو زندگي منو نجات دادي

nyawa dibalas nyawa?
چشم در مقابل چشم

- untuk menyelamatkan nyawa.
-حفظ جان ها

kau mengorbankan nyawa temanmu.
بايد بهش احترام بذاري.

dan, menyelamatkan ribuan nyawa.
‏و جون هزاران انسان رو نجات بدی.

- kau menyelamatkan nyawa mereka.
-زندگي لعنتي شون رو نجات دادي .

bersiap untuk mencabut nyawa.
خب حالا آماده باش. روحت رو آزاد کن

..mempertaruhkan nyawa mereka sendiri.
و در اين جريان جون خودشونو در خطر قرار دادن

- mereka mengambil nyawa istriku!
-اينها هم زنِ منو ازم گرفتن

"nyawa mereka takkan berguna."
هرچي بيشتر زنده بمونن، جونشون بي ارزش تر ميشه.

nyawa orang-orang jadi taruhannya!
من جون همه رو بازيچه دست اين بچه نميکنم

- demi nyawaku.
-به جون خودم