Trying to learn how to translate from the human translation examples.
From professional translators, enterprises, web pages and freely available translation repositories.
scale? fidati di me!
نردبانها ؟ به من اعتماد کنید!
Last Update: 2011-10-23
Usage Frequency: 1
Quality:
i poliziotti sono venuti verso di me.
موقع خروج از پارک را میخواهم تعریف کنم!
Last Update: 2016-02-24
Usage Frequency: 1
Quality:
se possedete uno stratagemma, usatelo dunque contro di me.
اکنون اگر حیله و چارهای (برای گریز از چنگال عقاب و عذاب من) دارید، نسبت به من انجام دهید (و با هر طرح و نقشهای که میتوانید خویشتن را از دست من برهانید). [[«کَیْدٌ»: نیرنگ. چارهجوئی. حیله نجات و رهائی. «فَکِیدُونِ»: برای رهائی از عقاب و عذاب من چارهجوئی کنید. در برابر من حیله نجات به کار برید (نگا: اعراف / 195).]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
client per il desktop remoto di kde che cosa ti piacerebbe fare?
کارخواه رومیزی دور kde میخواهید چه کار کنید ؟
Last Update: 2011-10-23
Usage Frequency: 1
Quality:
ricordatevi dunque di me e io mi ricorderò di voi, siatemi riconoscenti e non rinnegatemi.
پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید!
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
all'infuori di lui. tramate tutti contro di me, non fatemi attendere.
[آری، از هر معبودی] به غیر او [بیزارم] پس همه شما بر ضد من نیرنگ بزنید، سپس مهلتم ندهید.
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
e invece li avete scherniti al punto da perdere il ricordo di me, mentre di essi ridevate.
«پس شما آنان را به ریشخند برگرفتید، تا (با این کار) یاد مرا از خاطرتان بردند، حال آنکه شما از (ایمان) ایشان پوزخند میزدهاید.»
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
disse [mosè]: “o aronne, cosa ti ha impedito, quando li hai visti sviarsi?
(موسی در حالی که از آنچه شنید و دید، سخت متأثّر بود) گفت: ای هارون! هنگامی که دیدی آنان گمراه میشوند، چه چیز مانع از آن شد که (جلو ایشان را بگیری و نگذاری به بیراهه روند؟ و) ... [[«مَا مَنَعَکَ؟»: چه چیز تو را بازداشت؟ چه چیز جلو تو را گرفت؟]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
disse: “se prenderai un dio dall'infuori di me, certamente farò di te un prigioniero”.
(فرعون خشمگین شد و) گفت: «اگر معبودی غیر از من برگزینی، تو را از زندانیان قرار خواهم داد!»
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
[allah] disse: “o iblis, cosa ti impedisce di prosternarti davanti a ciò che ho creato con le mie mani? ti gonfi d'orgoglio?
[خدا] فرمود: ای ابلیس! تو را چه چیزی از سجده کردن بر آنچه که با دستان قدرت خود آفریدم، بازداشت؟ آیا تکبّر کردی یا از بلند مرتبه گانی؟
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
in verità, io sono allah: non c'è dio all'infuori di me. adorami ed esegui l'orazione per ricordarti di me.
«(این) منم، من، (همان) خدایی که جز من خدایی نیست. پس مرا بپرست و برای یادم نماز را بر پا بدار.»
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
Some human translations with low relevance have been hidden.
Show low-relevance results.