From professional translators, enterprises, web pages and freely available translation repositories.
signore, dammi discernimento e annoverami tra i giusti,
(ابراهیم دست دعا به درگاه خدا برداشت و گفت:) پروردگارا! به من کمال و معرفت مرحمت فرما (تا در پرتو آن، حق را حق و باطل را باطل ببینم، و قدرت بر داوری صحیح در میان بندگانت داشته باشم)، و مرا (در دنیا و آخرت) از زمرهی شایستگان و بایستگان گردان. [[«حُکْماً»: کمال و معرفت. شناخت عمیق همراه با قدرت داوری. کمال علم و عمل. حکمت (نگا: شعراء / 21).]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
quando raggiunse l'età adulta e il pieno del suo sviluppo, gli demmo discernimento e scienza. così ricompensiamo coloro che operano il bene.
و زمانی که موسی به نهایت قدرت و رشد (جسمانی) خود رسید، و خرد و اندیشهاش کامل گردید، بدو فرزانگی و دانش دادیم، و ما این گونه به نیکوکاران پاداش میدهیم (و خوبی و نیکی ایشان را با خوبی و نیکی پاسخ داده و آنان را در هر دو جهان یاری میکنیم و خوشبخت میگردانیم). [[«أَشُدَّ»: قدرت و قوّت. مراد رشد و نموّ جسمانی است. «إِسْتَوی»: تکامل و تعادل پیدا کرد و از نظر خرد و اندیشه کامل گردید. «حُکْماً»: حکمت. فرزانگی. روشنبینی (نگا: انعام / 89).]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
sono fuggito da voi perché ho avuto paura di voi. [ora] il mio signore mi ha dato il discernimento e ha fatto di me uno dei [suoi] messaggeri.
«و در آن هنگامی که از شما ترسیدم، پس از شما گریختم، تا پروردگارم به من حکمت و حاکمیتی بخشید و مرا از فرستادگان (وحیانی) نهاد.»
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality: