From professional translators, enterprises, web pages and freely available translation repositories.
dan sesiapa yang melakukan suatu kesalahan atau suatu dosa, kemudian ia menuduhnya kepada orang yang tidak bersalah, maka sesungguhnya ia telah memikul kesalahan berbuat dusta, dan melakukan dosa yang amat nyata.
هرکس دچار لغزشی شود یا گناهی بکند، سپس آن را به بیگناهی نسبت دهد، به راستی بهتان و گناه آشکاری مرتکب شده است. [[«خَطِیئَةً»: لغزش. گناه صغیره. «إِثْماً»: گناه کبیره. «یَرْمِ بِهِ»: بدان متّهم کند. به کاربردن ضمیر مفرد (هُ) به جای ضمیر مثنّی (هُما) به خاطر حرف (أَوْ) است که برای یکی از دو چیز به کار میرود. تقدیر چنین است: مَن یَکْسِبْ أَحَدَ هَذَیْنِ الشَّیْئَیْنِ. «بَرِیئاً»: بیگناه. «إِحْتَمَلَ»: بار گناهان را برداشته است. به گردن گرفته است. «بُهْتَاناً»: گناه زشتی که انجام آن خردمندان را مبهوت و متحیّر میکند. مراد سخن دروغی است که با آن عمل ناروائی را به دیگران نسبت دهند.]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
(dalam kitab-kitab itu ditegaskan): bahawa sesungguhnya seseorang yang boleh memikul tidak akan memikul dosa perbuatan orang lain (bahkan dosa usahanya sahaja);
(در صحف ایشان آمده است) که هیچکس بار گناهان دیگری را بر دوش نمیکشد. [[«أَلاّ تَزِرُ ...»: اصل آن (أَنْ لا تَزِرُ ...) است. حرف (أَنْ) مخفف از مثقله است «لا تَزِرُ وَازِةٌ وِزْرَ أُخْری»: (نگا: انعام / 164، اسراء / 15، زمر / 7).]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality: