Results for مود translation from Persian to Arabic

مود
‮الطور

راز کوچکمان،مود"
سِرّنا الصَغير، مود. "

مود ذخيره انرژي
‮الدخول في طور حِفظ الطاقة

توي مود چه کاري هستي؟
ماذا تشتهي؟

تا بريم رو مود خودمون
-لإدخالنا في المزاج المطلوب .

توي تي شرت مود علاقم... .
فى قميصى المفضل

صبر کن. الان رو مود نيستم
توقف

"از مود بخواه بياد اينجا
"' يَذْهبُ ويَطْلبُ مِنْ مود أَنْ يُصبحَ هنا

استيفن الان توي مود حرف زدن نيست.
(ستيفان) ليس في مزاج للتحدّث الآن.

پس اگه اقاي جرارد مود حمله قرار گرفته
"بالتالي, إذا السيد "جيرارد تم الاعتداء عليه

نه امروز خدا رو مود خوبشه، پسرم.
في الوقت المناسب للرب يابنيّ

من برم يه سرو گوشي آب بدم و مود رو عوض کنم
سأقوم بأخذ مزاجي و استغلاله في أمرٍ مُفيد.

تا زمانيکه لوري تراگر ..تو مود و فرم خودش نيست
كل ما يهم هي أن تكون ذات شخصية مناقضة لشخصية لوري تريغر

متاسفم، بري من يه ذره امروز تو مود بد بودم
انا اسفة باري . انا لست طبيعية قليلا اليوم

من تو مود ديدن يک فيلم چهار ساعته در مورد نازيست رو ندارم
أنا لست في حالة نفسية تسمح لي بمشاهدة فيلم وثائقي عن النازية مدته أربع ساعات

کارولاين، من واقعاً توي مود مرور کردن خاطرات نيستم.
(كارولين)، أشعر أنّ ذاكرتي ضعفت قليلًا.

دست کم ؛ آينده ات رو توي مود آلتون ميتوني بسازي؟
تلقي بالاً حيال أي شيء خاصة بمستقبلك في (مود ألتون) ؟

مود از ريشه لاتين مودس گرفته شده که به معني" به اندازه مناسبه.
كلمة "موضة" مشتقة من اللاتينية، بمعني "بقدر مناسب"

باهات موافقم. اون بايد با تامي باشه. اگه تو مود خوبي باشه باهاش صحبت ميکنم.
أنا أوافقك يجب أن يكون مع تومي إن كان مزاجه جيداً سأكلمه..

بعد از اون کاري که کلاوس باهاش کرد... اون الان توي مود انتقام گرفتنه. اين عاليه.
بعد الذي فعله بهِ (كلاوس)، إنّه في مزاجٍ إنتقاميّ، وهو المزاج المثاليّ!