Results for بوقلمون translation from Persian to English

بوقلمون
turkey

بوقلمون .
donsy .

بوقلمون سوخت
the turkey's burnt!

بوقلمون صفت .
donsie .

صدای بوقلمون♪
gobble, gobble, gobble, gobble, gobble.

هرپس‌ویروس بوقلمون
turkey herpesvirus

بوقلمون دارم میگو هم داری .
i got turkey and cheese you have any shrimp .

وارن شش گيلاس بوقلمون وحشي .
warren six shots of wild turkey .

…سرت رو فرو کن توي بوقلمون
but you put your headinside this turkey. . .

ويروس بيماري تاج آبي بوقلمون
turkey bluecomb disease virus

ما که نمي خوايم بوقلمون سرخ کنيم
we're not roasting a turkey.

به نظرم بوقلمون حشري به نظر ميرسه .
it sounds like shes horny .

…تا الان ديگه احتمالا بوقلمون روش ترد شده
right about now the turkey shouldbe crispy on the outside. . .

این یک بوقلمون پرنده است ، در زیر درخت.
there's a flying turkey under a tree.

دو تا شام خوراک بوقلمون ، دو تا درخت کريسمس .
two turkey dinners , two trees , .

در يکي از صحنهها بوقلمون پرت ميشه و ميافته روي يکيشون .
at one point , a turkey gets pushed and splashes on someone .

کروناویروس بوقلمون (tcv) سبب التهاب روده در بوقلمون می‌شود.
turkey coronavirus (tcv) causes enteritis in turkeys.

اوه ، و اون دختر بلونده تو فروزن فود با اون بوقلمون سر شام .
oh , and the blond in frozen foods with the turkeys done .

يه تيکه از بدن يه گاو و بوقلمون بانمک که رسما از زمين بلند شدند رو هم داريم
we've got the ground up flesh of formally cute cows and turkeys.

شراب به عمل اومده، بوقلمون داره بوقلموني ميشه سيب زميني هم داره سيب زميني ميشه
cider's mulling, turkey'sturking, yams are yamming. . . .