Results for تغییر مکان کابل translation from Persian to English

!او باید همه آنها را تغییر مکان داده باشد
she should've replaced them all!

شما همه را برای تغییر مکان صدا میکنید، درسته ؟
you're calling everyone together for reassignment, right?

تغيير مکان .
displacement .

بعضی وقت ها تغییر مکان فقط چند ساعته. بعضی وقت ها هم چند سال.‏
sometimes the displacement is only a couple of hours. sometimes it's years.

قطب‌های مغناطیسی به طور ثابت در یک نقطه قرار ندارند و به تدریج تغییر مکان می‌دهند.
one way to define a pole is as a point where the magnetic field is vertical.

و تغییر مکان برای بعضی گیاهان دشواره چون ممکنه شهرها و چیزهای دیگه در سر راه باشه.
and plants sometimes find it rather difficult to move because there might be cities and other things in the way.

واژه songkran در زبان تایلندی به معنی حرکت کردن و تغییر مکان است و علت نامگذاری آن حرکت خورشید در منطقه البروج است.
it is celebrated in the last days of the old year and the lunar new year begins on the day just after the end of the festival.

اول از همه تغيير مکان قرنطينهها .
the first of the make shift quarantines .

ابوالفوز با مشکلات بسیاری در انجام کار خود روبرو است. مشکلاتی از جمله تغییر مکان و عدم لوازم مورد نیاز برای ادامه کار.
abu al-fawz continues to face huge difficulties to pursue his task, from displacement to the lack of necessary tools.

تغيير مکان به نوک تپه ، براوو .
shifting to hilltop , bravo .

ما تغيير مکان ميديم به يک جاي ديگه .
we relocating . placing ourselves elsewhere .

آلفا ، به آلفا براوو تغيير مکان بده .
alpha , shift to alpha bravo .

امشب جنازه پف ميکنه و . تغيير مکان ميده .
tonight , the body will bloat and change position .

سازمان صداهای جهانی نهادی مجازی است و برای کار کردن در این سازمان احتیاج به تغییر مکان نیست ولی دسترسی به اینترنت با سرعت از نیازهای اساسی برای انجام وظایف مربوط به این شغل است.
as gv is a virtual organization, the video editor will not be expected to relocate. regular access to high-speed internet connectivity will, however, be a key factor in being able to carry out this job.

سرعت، مقیاسی از آهنگ تغییر مکان نسبت به زمان است؛ به عبارتی، به چه میزان، مسافت یک ذره در هر لحظه از زمان تغییر می‌کند.
consider the ratio of the difference of two positions of a particle divided by the time interval, which is called the average velocity over that time interval.

مانند کارلس برگ، الیملچ سپس از بیننده دعوت می‌شود به تغییر مکان دادن هریک یا تمامی مکعب‌ها برای نمایش یکی از شش طرف خود، که هر کدام از آن‌ها در یک الگوی مختلف رنگ شده‌اند.
like carlsberg, elimelech then invites the viewer to reposition any or all of the cubes to display one of their six sides, each of which is painted in a different pattern.

ماده ۱۳ اعلامیه جهانی‌ حقوق بشر از یک طرف ذکر می‌کند که همه آزادی تغییر مکان و حرکت در میان مرزهای هر کشوری را دارند، و از طرف دیگری بیان می‌کند که همه حق ترک هر کشوری، از جمله کشور خودشان را دارند.
article 13 of the universal declaration of human rights on the one hand states everyone has the right to freedom of movement and residence within the borders of each state, and on the other hand says they have the right to leave any country, including their own.