Results for تلگراف translation from Persian to English

تلگراف
telegraphy

تلگراف .
cablegram .

تلگراف کردن .
cable .

تلگراف؟ نه
telegraph? no.

تلگراف بي سيم .
wireless .

برات تلگراف اومده .
a telegram for you .

يك تلگراف از آرتي داشتم .
i got a telegram from artie .

پدرم منو بر اساس کد تلگراف کتک ميزد .
well , he used to beat me in morse code , so its possible .

تلگراف داريد ، اينجا را امضا كنيد .
you have telegram , sign here .

بهت تلگراف ميزنم وقتي جام معلوم شد .
ill wire you when i get settled .

این یک سرمقاله از دیلی تلگراف در بریتانیاست
this is a headline from the daily telegraph in the u.k.

فکر ميکني فردا تلگراف هاي بيشتري بيارن .
do you think theyll bring more telegrams tomorrow .

ظهر . هلم‌وود يک تلگراف از دفتردارش دريافت كرد .
noon . holmwood received a wire from his clerk .

هر سه تلگراف قراره با هم به دست مادرشون برسه .
their mothers going to be getting all 3 telegrams .

تونینی را می خوای چی کارش کنی . یه تلگراف براش زدم .
what are you doing about tonini i sent a telegram .

مطمئني اين تلگراف زودتر از اين قطار به لس انجلس ميرسه .
youre sure this wire will reach los angeles ahead of the train .

.و اگر تلگراف جانی نبود او نمیتوانست به آن دعوتنامه ،پاسخ مثبت بدهد
without that telegram from johnny she could not have afforded to say yes.

وقتی تلگراف همه‌گیر شد، واضح بود که قراره صنعت خبررسانی را جهانی کند.
when the telegraph came along, it was clear that it was going to globalize the news industry.

تلگراف زندگی بشر را دگرگون کرد و برخی از متفکران آن را حتی مهم تر از اینترنت می دانند.
they are thought to be more formal than an email or a fax, but less so than a letter.

خب، آره، اما هنوز امکانش هست به شکل تلگراف ازش استفاده کرد، درسته؟
well, yeah, but you could still use it as sort of a telegraph, right?