Results for دراز کشیدم translation from Persian to English

دراز .
lengthy .

خیلی زحمت کشیدم .
i suffered a lot .

. دراز بکش
lay down.

«بله، رنج کشیدم.»
"yes, i suffered."

آدم روده دراز .
chatterbox .

باشه، دراز بکش
ok, let's lie down

دراز بکش ، باشه ؟
lie down, okay?

تو چادر دراز کشیدم , و برای رفتن حاضرم.
i'm lying in the tent, getting ready to go.

به همین دلیل من دست کشیدم
so i have come away clean so don't provoke me either

من نقشه کشیدم وارد مسابقه بشم
i plan to enter the contest.

اگه می دونستی من چی کشیدم .
if you knew what i went through .

بانوی من عذر میخوام که من دراز کشیدم در حالیکه شما نشستین
madam, i'm sorry for lying down when you're sitting

من خودم اونو کشیدم. من یه جعالم. "
i painted it myself; i'm a forger."

بخوابراحت دراز بكش .
go lie down .

!دراز بکش، مامان
on your back, mom!

بين پاهاي يك فاحشه دراز كشيدم .
between a strumpets legs i lie .

در حال حاضر كاري نيست كه انجام ندادنش منو از اينكه اينجا دراز كشيدم پشيمون كنه
there is not one thing i regret as i lay here right now.

...دور نكات مهمش هم خط كشيدم...
highlighted passages and coded them