Results for و شادمانی به خانواده آورد translation from Persian to English

و بالاخره عشق به خانواده مان .
and finally , the love of our families , .

و به خانواده ام وفادار بمونم
and be faithful to the family affairs

به خانواده من بگيد .
my family .

اون به خانواده کاري نداره .
shes not trying to make it work .

و به خانواده سلطنتي دستور ميده که بيان و برن
and ordered the imperial family to come and go.

به خانواده اتمي من خوش اومدين .
weicome to my nuciear famiiy .

من بايد اول به خانواده ام فکر کنم
i have to think about my family first.

به خانواده های عوضیشون گل بفرستید .
send flowers to their bitches and hos .

تا به خانواده او اطلاع رساني کنند
until their family can be contacted.

براي برگشت به خانواده ات به عشق خالص .
.to turn your households rancour .

او شروع به اندیشیدن به خانواده اش می کند
he's beginning to think about his family.

آنها میکویند که میتوانند به خانواده شان کمک کنند
they say they can provide for their poor families

اونا به خانواده ات و تمام مراکز خبري دنيا ميرسن .
theyll reach your family and every news service on the planet .

از کمک به خانواده اش لذت ميبره . تو اينو ميدوني .
than all the possessions he owns . you know that .

به خانواده ما خوش اومدي ، بن درسته ، قربان .
welcome to the family , ben . sir . all right .

[ندا آید:] شما و همسرانتان در نهایت خوشحالی و شادمانی به بهشت درآیید؛
"enter the garden rejoicing, both you and your spouses!"

erinaceous: متعلق به خانواده خارپشت؛ ماهیت خارپشتی داشتن.
erinaceous: pertaining to the hedgehog family; of the nature of a hedgehog.

پس خدا (هم) آنان را از آسیب آن روز نگه داشت‌، و شادابی و شادمانی به آنان بسی ارزانی داشت.
but allah will deliver them from the evil of that day, and will shed over them a light of beauty and (blissful) joy.

که برای او مضر بود ...کسی که به خانوادۀ
put into the king's mother's food who partnered with the forces...

پس خدا [هم‌] آنان را از آسيب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت.
but allah will deliver them from the evil of that day, and will shed over them a light of beauty and (blissful) joy.