Results for کاربردی translation from Persian to English

هنر کاربردی
applied arts

نرم‌افزار کاربردی
application software

برنامه کاربردی وب
web-based

دانشگاه جامع علمی کاربردی
university of applied science and technology

مشکلات کاربردی وجود دارد.
there's practical problems.

برنامه های کاربردی بالقوه
potential applications

آیا این مدلی هست که کاربردی باشه؟
is this the design that's going to work in place?

نام کاربردی که باید پایان داده شود.
name of the application to be terminated

snippetpart ، اشکال‌زدا و کژنه‌های کاربردی
snippetpart, debugger and usability patches

; نمونه‌ها: بعضی از نمونه‌های کاربردی رایج.
; examples: some examples of common usage.

روشنایی سالم بیشترین تقاضای کاربردی را دارد.
safety lighting is the most practical application.

برای تغییر این تنظیم ، کاربردی درخواست شده است.
an application has requested to change this setting.

اجازه می‌دهد هر کاربردی در سینی سیستم نگهداری شود
allows any application to be kept in the system tray

اس در قلب اکثر برنامه‌های کاربردی پایگاه داده یافت می‌شود.
dbmss are found at the heart of most database applications.

آلن کارش را با تدریس ریاضی کاربردی به کودکان شروع کرد.
in her lecture presented to the acm, allen describes her work.

بقیه نه ساله دیگه برای اینه که کاربردی و قابل استفاده بشه."
it will take the other nine to make it functional and useful."

سیستم‌عامل خدماتی به برنامه‌های کاربردی و کاربر ارائه می‌دهد.
a program may also trigger an interrupt to the operating system.

ارتباط قوی بین معماری مایکروسافت و برنامه های کاربردی ابر وجود دارد.
there is a strong connection between microservice architectures and cloud applications.

از لحاظ نرم‌افزاری، پیشاپیش تمام برنامه‌های کاربردی توسط گوگل طراحی شده بود.
google glass was used in military for the first time in the world by nepal.

این روش اسپکتروسکوپی طیف گسترده ای از برنامه های کاربردی در زمینه های مختلف است.
cd spectroscopy has a wide range of applications in many different fields.