Results for ox translation from Spanish to Persian

¿ox?
آکس؟

ox-bow.
hey-hey, ox-bow.

eso es, ox.
آکس

- así es, ox.
براي اينکه تنها دستشون رو بذاري روي ...اون کليد طلايي

ox, ¿qué pasa?
آکس، اين چيه؟

bien hecho, ox.
کارت خوب بود

ox, soy yo, indy.
آکس منم ايندي

ox, ¿estás bien?
آکس تو خوبي؟

come tu comida, ox.
اوکس , غذاي خودتو بخور

bueno. llegamos, ox.
خب، رسيديم.

enséñanos el camino, ox.
راه رو به ما نشون بده آکس

¡ox tiene la calavera!
جمجمه دست آکسه ماريون، فرمونو بگير

ox llegó hace 2 meses.
وارد شهر ميشه مانند يک ديوانه هذيان ميگفته

ox, amigo, ¿qué te pasó?
آکس، چي شده؟ چه اتفاقي برات افتاده؟

ox, estás fingiendo, ¿verdad?
داري ادا درمياري نه؟

no encuentro ni a ox ni a whitehorse.
من نمي تونم اوکس و وايتهورس رو پيدا کنم

- misión cumplida. ¿dónde está ox?
-ماموريت انجام شد، اکس کجاست؟

esa calavera nos obsesionaba a ox y a mí en la universidad.
...آکس و من خيلي به قضيه جمجمه ميچل هدگس تو دانشگاه علاقه مند بوديم تو چطور در مورد اون ميدوني؟

ox, dinos cómo llegar a akator o matarán a marion.
در غير اينصورت اونا ماريون رو ميکشن

recibió una carta de ox y me la envió para que se la diera.
که براي من فرستاد که ميتونم بهت بدمش بعد تلفن قطع شد من بازش کردم