Results for arbogast translation from Swedish to Persian

arbogast.
آربوگاست

jag heter arbogast. privatdetektiv.
اس من آربوگاست هست من کاراگاه خصوصي هستم

jag heter arbogast, kamrat!
اسم من آربوگاسته رفيق

- en privatdetektiv vid namn... - arbogast.
...يک کاراگاه خصوصي به اسم - آربوگاست -

- rusa in till arbogast och tanten?
- دنبال آربوگاست و پيرزن - آره -

men tanten sa något till arbogast.
ولي اون پيرزن، حالا هر کي که ميخواد باشه يه چيزهايي به آربوگاست گفته

varken arbogast eller bates var där.
سم -

loomis? det är arbogast. ar lila där?
سلام لوئيس من آربوگاستم.لايلا اونجاست؟

- hur kan du låta så säker? - arbogast.
چي باعث شده که انقدر مطمئن باشي؟

arbogast fick inte träffa henne för att hon var för sjuk.
و اون مرد جوون نذاشت که مادرش رو ببينه چون مادرش خيلي مريض بود

det måste det ju ha varit... för arbogast sa samma sak!
...بايد همين طور باشه چون آربوگاست هم همچين چيزي گفت

- jag vill inte störa henne. - mr. arbogast, jag tror att jag..
من نمي خوام مزاحم مادرتون بشم - ...آقاي آربوگاست.منفکر ميکنم -