Results for manipulera translation from Swedish to Persian

"manipulera med hjärnvågor"?
تو گفتي، "دستکاري ِ امواج مغزي"؟

- lie, manipulera, utnyttja.
- دروغ، گمراهي، بازي کردن باهاش -

- nej. - manipulera henne?
نه - کنترلش کنی؟

försök inte manipulera mig.
... سعينکنمنودور بزني,فرانک.

manipulera fallet, domaren.
پرونده رو ببند قاضي.

–hon försökte manipulera mig.
دختره ميخواست ذهنم رو بهم بريزه

-försöker ni manipulera mig?
دارين سعي ميکنين به من توهين کنين ؟

de kmmer att manipulera dig.
اونها تو رو کنترل خواهند کرد، اونها ازت توي مسيرشون استفاده خواهند کرد.

försöker du att manipulera mig?
داری مخ منو میزنی؟

- jag kan manipulera ditt blodflöde.
من مي‌تونم جريان خون رو در بدن تو کنترل کنم. -چي؟

att fienden kan manipulera tiden.
اينکه دشمن ميتونه زمان رو دستکاري کنه

det finns de som kan manipulera dig.
اینا کسایی هستن که میدونن .چطور بازیتون بدن

vem bryr sig om vem du måste manipulera.
کي اهميت مي ده که به خاطرش کيا رو به بازي مي گيري.

det är poliserna, dom försöker manipulera dig.
ممکن نیست،اون پليسها سعي می کنند گولت بزنند

därför kommer du inte kunna manipulera mig.
بخاطر همينه هيچ وقت نميتوني منو مثل بقيه دنيا مجبور کني.

försök inte manipulera mina känslor. jag har inga.
سعي نكن احساساتم رو جريحه‌دار كني من احساسي ندارم

destabilisera ett multinationellt genom att manipulera massor...
متزلزل کردن يه شرکت چندمليتي با دستکاري سهام‌ها؟

och du tror att du kan manipulera andra med makt?
و تو هم فکر ميکني که ميتوني آدما رو با قدرت فريب بدي؟

du jobbade med dr bishop med att manipulera tillväxthormoner.
اون حامله نبوده شما با دکتر بيشاپ کار مي کردين در رابطه با دست کاري هورمونهاي رشد

vad får kvinnor att tro att de måste manipulera män?
چرا زنا هميشه فکر ميکنن اگه مردا بخوان چيزي رو گير بيارند اونا بايد دستکاريشون کنن ؟