Usted buscó: prsi (Esloveno - Persa)

prsi.
سينه ها

prsi?
سينه ؟

in prsi.
و همچنين قفسه سينه ام.

-glas. -prsi.
صدات سينه ـت

dobre prsi.
چرا اینو یادته؟ سینه های عالی.

ima lepe prsi?
- بستني چوبي

-poleg prsi.
نزديک سينه هاش اون خوشگله؟

-odprte prsi!
گارد باز . يالا .

kosmate prsi imaš.
بگير بشين بگذار يه ذره مو در سينه ات در بياد

ali rentgen prsi?
يا عکسبرداري با اشعه ايکس از قفسه سينه؟ سيگار مي‌کشه؟

prekrasne prsi, a?
... اثرات سينه ... مگه نه ؟

- jezua... moje prsi.
-یا عیسی... جعبه یخم

daj brado na prsi.
چونه ات رو بذار رو سينه ات. اين کمک ميکنه

dame, da vidimo prsi.
باشه خانوما بزارین یکم سینه ببینیم

-naj ti potipam prsi.
بذار به سينه‏هات دست بزنم آه،سرورم.

tukaj. -občutljive prsi.
اينجا هم هست

- njene prsi, tepec!
احمق جان ، سينه هاش

prsi dvojni d, naravne.
! ساز سینش 2-دی ـه ، قطعا 2-دی ـه - نه ، 3-دی ـه -

-ne privijaj me na prsi.
به اين زودي منو به آغوش نکش.

baterijo vstavi v moje prsi.
تو بايد اين باتري ها رو بذاري تو سينه ام