Usted buscó: échange (Francés - Persa)

Échange.
معاوضه کن.

en échange...
...در عوض

en échange ?
-در مقابل؟

l'échange.
...اون مبادله

- on échange ?
- بايد باهمديگه عوضشون کنيم .

faire échange.
معـاوضه کردم.

en échange de ?
در ازاي چي؟

pas d'échange.
, اگه ماشيني بي حرکت بمونه . شروع به تير اندازي ميکنند

"mauvais échange."
معاوضه ي بدي بود...

un simple échange.
-معامله .

faisons un échange!
با هم يه معامله براي قتل انجام ميدن

faites l'échange.
تعويض رو انجام بدين

du libre-échange?
-اين تجارت آزاد نيست

- allez, on échange !
اوکی حالا عوض کن

je peux faire échange.
دونالد آدمکش شماست، اينطور نيست؟ گوش ميدم.

en échange d'argent.
ميدوني، در عوض پول.

- contrôle, échange effectué.
کنترل تحویل انجام شد. -دریافت شد.

- en échange d'otages.
- يه مبادله گروگان صورت گرفت .

- - il prépare l'échange. -
-داره مقدمات مبادله رو فراهم مي کنه

quand aura lieu l'échange?
کي مبادله انجام ميشه؟