Usted buscó: arrestations (Francés - Persa)

166 arrestations.
166‌دستگیری.

..ses arrestations.
چطوري اون جلوي همه جرائمو گرفت

pas d'arrestations.
هيچکسي رو دستگير نميکنيد.

33 arrestations depuis 1976.
ازسال 1976 33بار دستگير شد

deux arrestations, une pour meurtre,
دوبار دستگير شده، يکي بخاطر قتل

bien, apportez-moi vos arrestations.
باشه . هر چيزي رو كه پيدا كردين براي من بيارين

deux arrestations en trois semaines ?
دو تا بازداشت در سه هفته؟

laissez-les faire les arrestations.
و ميذاريم اونا دست به کار بشن

au moins cinq arrestations pour agression.
دو،سه... ... چهار...

trois arrestations, mais aucune preuve.
سهباربازداشتشده ، وليمحکومنشده،

34 ans, 8 arrestations, aucune condamnation.
‏34 ساله، هشت بار دستگیر شده ‏هیچ وقت محکوم نشده

pas d'arrestations hors secteur. grimpe.
تو خارج از منطقه خدمتت کسي رو دستگير نمي کني.

t'aurais dû mentionner tes 5 arrestations.
بايد بهم ميگفتي که 5 بار دستگير شدي

je veux des arrestations, des arrestations, des arrestations.
حالا ما فقط احضاريه، احضاريه، احضاريه مي خوايم.

gator bodine. j'ai vérifié. quelques arrestations.
گيتور بوداین"، يه نگاهي" به پروندش کردم ، چند بار دستگيري

" vous êtes en état d'arrestation! "
تو بازداشتي