Usted buscó: accompanied (Inglés - Persa)

a person accompanied it .
يک عوضي لاشخور قانون .

identified in literature that accompanied the tape .
از طريق ادبياتي که در نوار ويديويي بود ، مشخص شد که .

but a man accompanied her tried to poison her.
اما مردي كه همراهش بود سعي كرد اون رو مسموم كنه

the age-related progressive increase in bp is accompanied
افزایش پیشرونده وابسته به سن در bp است با افزایش تدریجی در معرض خطر قلبی عروقی آشکار فراتر از سطح فشار خون از 115/75 میلی متر جیوه همراه

he came here secretly accompanied only by the prime minister.
اون خيلي مخفيانه فقط با همراهي نخست وزير اينجا اومده.

the papers contain equations accompanied by notations in french.
تعدادي معادله به همراه چند تا يادداشت . به زبون فرانسوي توي اين کاغذا هست

darwin was always accompanied by his shy , brilliant colleague , .
داروين معمولا همراه با همكار خجالتي و باهوش خوش .

i drank a cup of coffee accompanied by a spoonful of sugar .
يه فنجون قهوه همراه با . يک قاشق شکر خوردم .

hes been seen in cheapside , accompanied by a serving man and a whore .
در جاهاي فقيرنشين ديده شده ، به همراه يک خدمتکار و يک جنده .

a wealthy family, they were accompanied by their rabbi and two servants.
خانواده او بسیار ثروتمند بودند و دارای حاخام مخصوص خود و دو خدمتکار بودند.

he is accompanied by his servant gríma wormtongue, whom he beats and curses.
پیشینه اولیه او مختصراً در در سیلماریلیون و داستانهای پایان نیافته ذکر شده است.

currently, virology samples for influenza surveillance are accompanied by a standard request form.
در حال حاضر، نمونه‌های ویروسی برای نظارت بر آنفولانزا با یک فرم درخواست استاندارد همراه هستند.

this response is accompanied by a marked drop in the number of circulating cd4+ t cells.
این واکنش با کاهش قابل توجهی در تعداد سلول‌های در گردش cd4+ t همراه است.

(this article accompanied a december 8, 1864 presentation by maxwell to the royal society.
(this article accompanied a december 8, 1864 presentation by maxwell to the royal society.

every soul will be accompanied (by an angel) behind him and another as a witness.
در آن روز هر انسانی (اعم از نیکوکار و بدکار، به میدان محشر) می‌آید همراه با راهنمائی (که او را رهبری و رهنمود می‌کند) و همراه با گواهی (که بر پندار و گفتار و کردار او شهادت می‌دهد). [[«سَآئِقٌ»: راننده و سوق‌دهنده. مراد فرشته‌ای است که او را به سوی جایگاه محشر می‌برد و رهنمون او می‌شود (نگا: روح‌المعانی). «شَهِیدٌ»: گواه. شاهد. مراد فرشته‌ای است که بر اعمال او گواهی می‌دهد (نگا: روح‌المعانی). البته جز این فرشته، شاهدان دیگری از قبیل: فرشتگان موکل، پیغمبران، اندامهای بدن، نامه‌های اعمال وجود دارند (نگا: نساء / 41، فصّلت / 20 و 21، نور / 24، جاثیه / 29). که به شیوه‌های مختلف گواهی می‌دهند، لیکن در مضمون و محتوی با همدیگر هم‌آوا و هم‌صدا هستند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن).]]

and rarer still when accompanied, as in my case, by self-awareness and a mastery of language.
و در مورد من نادرتر هم هست وقتی با خود آگاهی و تسلط بر زبان همراه شده است.

it can highlight a single performer, sometimes accompanied by piano, or a performance of the works of a single composer.
رسیتال اجرایی آوازی و یا بدون کلام توسط یک نوازنده (گاهی همراه با پیانو) و یا اجرایی از کارهای یک آهنگساز است.

and these voices will be accompanied by photographs that they took for us of their lives, of the things that they value and care about.
و این صداها همراه با عکس‌هایی خواهد بود که آنها از زندگی‌شان برای ما گرفته‌اند، از چیزهایی که برای آنها ارزش داشته‌است و به آنها اهمیت می‌دادند.

between 1911 and the start of world war i in 1914, the brothers visited several other european countries, always accompanied by theosophist chaperones.
بین سالهای ۱۹۱۱ و شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، برادران به چند کشور اروپایی دیگر سفر کردند و همیشه توسط ملازمان انجمن همراهی می‌شدند.

) in many cases, accretion discs are accompanied by relativistic jets emitted along the poles, which carry away much of the energy.
در بسیاری از موارد این قرص با فواره‌های نسبیتی همراه است که در امتداد قطب‌ها منتشر می‌شوند و انرژی بسیاری در خود دارند.