Usted buscó: learn to attend to your emotions (Inglés - Persa)

i have some business to attend to.
يه مقدار کار داشتم

you attend to him,
[چرا] تو به او می‌پردازی‌

ive got some unfinished business to attend to .
من يک سري کارهاي نميه تمام دارم که بايد . انجامش بدم .

you attend to his health
که شما به سلامتی او رسیدگی میکنید

control your emotions first.
اول احساساتت روكنترل كن

and persuade them to attend?
صحبت مي کني که بيان؟

it's below your emotions.
و در سطحی پایین‌تر از احساسات.

i came to attend the meeting.
امدم تا در ان شركت كنم

but now that you've learned to control your emotions,
ولي شما الان ياد گرفتيد احساساتتون رو کنترل کنيد

consul jang will attend to the regent.
مشاور جانگ به نماینده پادشاه رسیدگی می کنند

arturo, michael and i have some business we have to attend to.
آرتورو، مایکل و من یه کارهایی داریم که باید بهشون برسیم.‏

and the last whore in covent garden refuses to attend to you , .
و آخرين جنده ات توي باغ کاونت به تو اعتنا نکرد .

and those who attend to their prayers;
و آنان كه بر نمازهاى خود مواظبند،

im rattling on , but if you dont vent your emotions .
دارم يک ريز صحبت ميکنم ، اما اگر نميخواي احساساتت را بريزي بيرون .

but , you two , you have business to attend to . sal . ferdy . good day .
اما ، شما دوتا باهم کار دارين پس من هم . مزاحمتون نميشمسال ، فردي . خداحافظ .

now if you will excuse us , remus and i have some unfinished business to attend to .
حالا اگر رخصت بدی ، من و ریموس یه کار نیمه تمام داریم که باید انجام بدیم .

and attend to your prayers, and practice regular charity, and kneel with those who kneel.
و بپای دارید نماز را و بدهید زکوة را و رکوع گزارید (نماز گزارید) با رکوع‌گزاران‌

we must go at once . a lot needs control your emotions , begum .
ما بايد فورا حرکت کنيم پول زيادي احتياجه شما احساسات خودتون را کنترل کنيد ، بانو .

attend to your prayers, give the zakat [prescribed alms] and bow down with those who bow down.
و بپای دارید نماز را و بدهید زکوة را و رکوع گزارید (نماز گزارید) با رکوع‌گزاران‌

dont go wasting your emotion .
نرو احساساست را جاي ديگه تلف نکن .