Usted buscó: swap (Inglés - Persa)

swap .
معاوضه .

free swap
فضای ٠بادله ، حافظۀ ٠جازی ٠وجود برای سیست٠٠ی‌باشد. فضای ٠بادله در ٠وقع نیاز استفاده خواهد شد ، و از طریق یک یا چند افزار و/ یا پرونده‌های ٠بادله تهیه ٠ی‌شود.

swap memory
حافظۀ مبادله

& swap colors
& مبادلۀ رنگها‌

to swap out air .
براي اينكه هوا گيري كنن .

free swap memory:
٠وجود نیست.

swap wife sex videos
فیلم سکسی تعویض همسر

total swap memory:
پی٠انۀ کنترل اطلاعات حافظۀ تابلو kde

we'll swap the axis.
ما محور ها را عوض می کنیم:

no swap space available
هیچ فضای مبادله‌ای در دسترس نیست

swap foreground and background color
رنگ پیش‌زمینه

we swap things , then we leave .
تعويض را انجام ميديم ، بعد از اينجا مييم .

i will swap the bubbles to a map.
من این نمودار حبابی رو با یک نقشه عوض میکنم.

interrogate him , swap notes and decide .
راجع بهشون تحقيق کن ، سبک سنگين کن و تصميم بگير .

we used to swap shots between drinks .
بين نوشيدني هامون بايد تيراندازي ميكرديم .

i'll tell you what, swap over positions.
خب جاتون رو عوض کنید.

swap: %1 / %2œswap: %1œ%1
مبادله:% 1 /% 2

ok, swap them around, put your right hand up.
خب جای آن ها را عوض کنید، دست راستتان را بالا ببرید.

in each step it only needs two comparisons and one swap.
در هر مرحله فقط به دو مقایسه و یک جابه‌جایی نیاز دارد.

i will not swap my certain glory for your undependable love .
من افتخارات مسلم خودم را با عشق غير قابل اعتماد تو عوض نميکنم .