Usted buscó: while a mobile node is away from home (Inglés - Persa)

i ran away from home .
از خونه فرار كردم .

and i ran away from home .
و از خونه دور ميشدم .

i do not wish to die away from home.
من نميخوام دور از وطنم بميرم

a coke youre 7,000 miles away from home . try something new .
کک تو 7000 مايل دور از خونه يي يک چيز جديد امتحان کن .

itll be the farthest away from home ive ever been .
ميشه دورترين نقطه اي که . تا حالا سفر کردم .

but not so . lalo there ran away from home at 12 .
للو دوازده ساله از خونه فرار كرده .

because vivian knew what it was like to be far away from home.
چون ويوين ميدانست كه دوري از خانه يعني چه.

the shift is away from the medical model that focuses only on the individual.
این شیفت باید دور از نمونه پزشکی آن باشد که فقط روی مسایل منحصر به فرد کار می کند.

he once wandered six blocks away from home at 3:00 in the morning .
تو ساعت سه نصف شب چهار تا بلوك از خونه دور شده بود .

and what gave her inspiration and meaning was the fact that she was taking care of people who were far away from home.
و چيزي كه به او اميد و معنا ميداد اين حقيقت بود كه او از افرادي كه دور از خانه‌شان بودند مراقبت مي‌كرد.

the airport, located in kepala batas, is away from town, can handle up to 800,000 ppa.
این فرودگاه در شهر پرلیس کشور مالزی قرار دارد و در ارتفاع ۵ متری از سطح دریا واقع شده است.

for one thing, we can determine that there's a planet there, but also how big that planet is and how far it is away from its parent star.
میتوانیم تعیین کنیم که در آنجا یک سیاره است، همچنین بزرگی سیاره را و اينكه آن سياره از ستاره‌اش چقدر فاصله دارد.

if you are away from home, and especially if you are in another country, consider returning home as soon as possible; this may get even more difficult as restrictions continue to change.
اگر دور از خانه هستید، یا مخصوصاً اگر در کشور دیگری هستید، در اسرع وقت به خانه برگردید. ممکن است با ادامه تغییر در محدودیت ها، این کار بسیار سخت تر شود.

even though sonita now lives over 7,000 miles away from home, she says she’ll always sing about what’s closest to her heart: the people of afghanistan.
با اینکه سونیتا الان ۷،۰۰۰ مایل از خانه‌اش دور است می‌گوید که همیشه در مورد مردم افغانستان خواهد خواند. چیزی که در قلبش بیشتر از همه چیز جا دارد.

a second common dimension involves the temporal nature of tourism. tourist trips are characterised by a ‘temporary stay away from home of at least one night’ (leiper, 1981: 74). defi nitions developed for statistical purposes are more specifi c in terms of the duration of the trip, with the united nations (2008) defi ning visitors in a destination for less than a year and more than 24 hours or a night.
دومین بعد مشترک شامل ماهیت زمانی گردشگری است. مشخصه سفرهای توریستی «حداقل یک شب دوری موقت از خانه» است (leiper, 1981: 74). تعاریف توسعه یافته برای اهداف آماری از نظر مدت سفر مشخص تر است، به طوری که سازمان ملل (2008) بازدیدکنندگان را در یک مقصد برای کمتر از یک سال و بیش از 24 ساعت یا یک شب تعریف می کند.