Usted buscó: کارآموز (Persa - Inglés)

کارآموز
internship

کارآموز .
apprentice .

وک همون کارآموز .
veck the trainee .

تو کارآموز خوب مني .
youre my very appreciated apprentice .

اون کارآموز دربار بدون کلمه ای رفت
that scholar-official left without a word

* نولوتی مالچه یک کارآموز در میان کتابداران مسلح است.
: one of the strongest armed librarians, along with hamyuts meseta.

اما یک روز وقتی نزدیک بود که یک کارآموز دربار به من تجاوز کنه
but one day when i was about to be disgraced by a scholar-official

قربان شما هنوز یک کارآموز دربار هستید و باید با من و هیانگ گیوم
sir, you're still a scholar-official and yet you have to drink with me

مرین پسری است که او را به‌جای سیپتیموس اشتباه گرفته‌اند و کارآموز دام دانیال است.
the only thing that is standing in between is merrin meredith and his gang of things and his darke dragon.

پس من تو رو به عنوان کارآموز خودم تعیین میکنم و به تو مهارت های مخفی خودم رو یاد میدم
so i will appoint you apprentice and teach you my secret skills

او در سال ۱۸۴۱ به عنوان یک مهندس کارآموز در طراحی پل های راه آهن به سرویس مدنی باواریا پیوست.
he joined the bavarian civil service in 1841 as an apprentice engineer in the design of railroad bridges.

او پسر هفتم هفتمین پسر است و برای همین قدرت‌های جادویی استثنایی دارد و در حال حاضر هم کارآموز جادوگر ویژه، مارسیا اوراسترند است.
septimus is born on the same day, but is declared dead by the midwife, who steals the baby and brings him to domdaniel, an evil wizard.

از 15 تا 18 كارآموز هستند
from 15 to 18 years old, they are trainees.