Usted buscó: uwierzyli (Polaco - Persa)

ci, którzy uwierzyli i byli bogobojni,
(دوستان خداوند) کسانیند که ایمان آورده‌اند و تقوا پیشه کرده‌اند. [[«وَ کَانُوا یَتَّقُونَ»: اولیاء خدا مؤمنان متّقی می‌باشند. برای آگاهی‌از صفات و خصال آنان مراجعه شود به: (بقره / 3، 4، 5، 177).]]

a uratowaliśmy tych; którzy uwierzyli i byli bogobojni.
و آنان که ایمان آوردند و خدا ترس و پرهیزکار بودند همه را نجات دادیم.

0ni uwierzyli. pozwoliliśmy im więc używać do pewnego czasu.
آنان همه ایمان آوردند و ما ایشان را از مواهب فراوان و نعمتهای فراخ زندگی تا مدّت مشخّصی بهره‌مند ساختیم. [[«فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلی حِینٍ»: (نگا: یونس / 98). مدّت معیّن. یعنی فرا رسیدن اجل آنان و زمان مقدّر ایشان در حیات دنیوی.]]

być może, ci, którzy nie uwierzyli, chcieliby być muzułmanami?!
بارها و بارها کافران (در دنیای دیگر) آرزو می‌کنند که کاش! (در این جهان) مسلمان می‌بودند (و فرموده‌های خدا و رهنمودهای انبیاء را گردن می‌نهادند). [[«رُبَمَا»: چه بسا. این واژه برای تقلیل و تکثیر به کار می‌رود و در اینجا معنی تکثیر دارد. «یَوَدُّ»: دوست می‌دارند. آرزو می‌کنند.]]

jednak dzisiaj ci, którzy uwierzyli, śmieją się z niewiernych;
حال امروز مؤمنان به کافران می‌خندند

wy, którzyście uwierzyli w nasze znaki i poddali się całkowicie!
آن بندگانی که به آیه‌های ما ایمان آورده‌اند و مسلمان و مطیع فرمان (آفریدگار خود) بوده‌اند. [[«مُسْلِمِینَ»: مسلمانان. تسلیم‌شدگان اوامر یزدان. منقادان.]]

bóg zna przecież tych, którzy uwierzyli, i on dobrze zna obłudników!
خداوند مسلّماً مؤمنان را می‌شناسد، و قطعاً منافقان را هم می‌شناسد. [[«لَیَعْلَمَنَّ»: به طور قطع و یقین می‌داند و می‌شناسد.]]

zaprawdę, ci, którzy zgrzeszyli, naśmiewali się z tych, którzy uwierzyli;
[آرى، در دنيا] كسانى كه گناه مى‌كردند، آنان را كه ايمان آورده بودند به ريشخند مى‌گرفتند.