Vous avez cherché: adaptation (Anglais - Perse)

adaptation
سازگاری

adaptation .
اقتباس .

physiological adaptation
سازش فيزيولوژيكي

"adaptation and natural selection.
"adaptation and natural selection.

an adaptation of one of dicks novels .
منطبق با يكي از رمانهايه ديك خواهد بود .

on their adaptation of underground comic fave .
اين فيلم را كه بر اساس داستان كميك محبوب بولتمن و كرونيك .

i think that adaptation is the key to survival .
فكر ميكنم كه سازگاري كليد بقاست .

and all of this because of cumulative cultural adaptation.
و همه اینها به دلیل سازگاري فرهنگی انباشتي است.

adaptation's too important to be left to the experts.
انطباق مهمتر از آن است که به دست حرفه ایی ها سپرده شود.

if it is an adaptation, then we evolved to be religious.
اگر یک قابلیت تطبیق است، پس ما بصورتی تکامل یافته‌ایم که مذهبی باشیم.

the point being that they've developed cultural adaptation.
نکته این که آنها سازگاری فرهنگی را پرورش داده اند.

gts size adaptation algorithm for ieee 802.15.4 wirelessnetworks
gts size adaptation algorithm for ieee 802.15.4 wireless networks

all have mechanisms for adaptation . trying to bring back him in shape .
هر کدومه ما يک روش واسه خودش داره که بتونه از خودش حفاظت کنه .

a hollywood adaptation of the book, directed by david fincher, was released in december 2011.
نسخه هالیوودی فیلم نیز به کارگردانی دیوید فینچر و بازی دنیل کریگ و رونی مارا در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۱ منتشر گردید.

to organize its body and its systems -- an adaptation to prevailing circumstances that facilitates its future survival.
این داستان اطلاعاتی را به همراه دارد که جنین با استفاده از آن، سیستم بدنش را تنظیم می کند-- نوعی تطبیق برای غلبه بر شرایطی که بقای جنین را در آینده تسریع می کند. نوعی تطبیق برای غلبه بر شرایطی که بقای جنین را در آینده تسریع می کند.

the technology acceptance model sara is an adaptation of sara (theory of reasoned action) proposed by ref
مدل پذیرش فناوری سارا اقتباسی از سارا (نظریه عمل مستدل) است که توسط ref ارائه شده است

approach; there are more important factors to consider prior to exercise choices to achieve the adaptation we are seeking.
رویکرد؛ برای دستیابی به سازگاری مورد نظر ما ، عوامل مهمتری وجود دارد که باید قبل از انتخاب ورزش مورد توجه قرار گیرند.

more pathogenic cov strains might also evolve by recombination, leading to the acquisition of novel proteins or protein features for host adaptation.
نژادهای cov که بیشتر بیماری‌زا هستند ممکن است با نوترکیبی، منجر به کسب پروتئین جدید یا ویژگی‌های پروتئینی برای سازگاری میزبان شود.

(1979) "the kirghiz and wakhi of afghanistan: adaptation to closed frontiers and war".
(1979) "the kirghiz and wakhi of afghanistan: adaptation to closed frontiers and war".

and this cumulative cultural adaptation, as anthropologists call this accumulation of ideas, is responsible for everything around you in your bustling and teeming everyday lives.
این سازگاري فرهنگي انباشتي، كه انسان شناسان آن را انباشت افکار می نامند، مسئول همه چیز اطراف شما در زندگی روزمره گروهی و شلوغ شماست.